در کنج دلت ذرهای احساس نداری

در کنج دلت ذره‌ای احساس نداری
ﻣﺎﻧﻨﺪ ﺩﻝ ﻣﻦ دل حساس نداری

ﺑﻬﺘﺮ ﮐﻪ ﻣﺮﺍ ﺩﺭ ﻭﺳﻂ ﮔﻮﺭ ﮔﺬﺍﺭﯼ
گر عشق مرا در دل خود پاس نداری

باید که به ایینه شکایت ﺑﺮﻡ از ﺗﻮ
وقتی که به من چشم و دل خاص نداری

در قلب تو ﺩﻳﮕﺮ شرر عشق ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ
در ﮔﻮﺷﻪ ی چشمت زر و الماس نداری

نفرین به همان روز که دل میکنی از من!
نفرین به همان عشق که اخلاص نداری!
دیدگاه ها (۱)

شب خوش دوستای عزیزم

سلاااااام صبح بخیر

امشب از باده خرابم کن و بگذار بمیرمغرق دریای شرابم کن و بگذا...

پاشودیگه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط