نهیب پُتک

در یک روز گرم به خدمت استاد رسیدم. ایشان طبق معمول در کتابخانه خود، مشغول مطالعه و نوشتن بودند.

در حین طرح سؤالم، صدای پُتک همسایه که به آهنگری مشغول بود، به گوش می‌رسید. به ایشان عرض کردم: «اگر صدای پتک و چکش این شخص مزاحم کار شماست، من می‌توانم بروم و به ایشان تذکر بدهم.»

ایشان فرمودند: «نه، مبادا به او چیزی بگویید. چون من وقتی در کتابخانه‌ام از مطالعه و نوشتن احساس خستگی می‌کنم، صدای پُتک و چکش این پیرمرد، نهیب می‌زند و به من قدرت می‌دهد و با خود می‌گویم آن پیرمرد در مقابل کوره گرم آهنگری چکش می‌زند و خسته نمی‌شود، اما تو که نشسته‌ای و مطالعه می‌کنی و می‌نویسی، خسته شده‌ای؟

با شنیدن صدای چکش او، قدرت مجدّد می‌گیرم و دوباره مشغول مطالعه یا نوشتن می‌شوم!»

منبع: ایسنا

راوی: رسول مسعودی

علامه محمدتقی جعفری




|||||||||||||||||||||||| #مسجدنما #مدرسه_نما

سایت مسجد نما:
http://masjednama.ir

مسجدنما در سروش: http://sapp.ir/masjednama_ir

کانال مسجدنما در پیام رسان بله :
https://ble.im/masjednama

مسجدنما در ایتا »
https://eitaa.com/masjednama

مسجدنما در توییتر »
https://twitter.com/masjednama
دیدگاه ها (۱)

از ترور نافرجام حسین علاء تا پایان کار فداییان اسلام

چشم‌های پر از میخ

آذربایجان؛ جان ایران

۳۰ خرداد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط