درخت انار عاشق شد

درخت انار عاشق شد
گل داد،سرخ سرخ.
گلها انار شد،داغ داغ.
هر اناری هزارتا دانه داشت.
دانه ها عاشق بودند،
دانه ها توی انار جا نمی شدند.
انار کوچک بود .دانه ها ترکیدند.
انار ترک برداشت.
خون انار روی دست لیلی چکید.
لیلی انار ترک خورده را از شاخه چید.
مجنون به لیلی اش رسید...
خدا گفت:
"راز رسیدن فقط همین بود.
کافی است انار دلت ترک بخورد."

#مهدی_سهیلی
دیدگاه ها (۴)

باران میبارد و چشمهای زیادی ناچار به اعتراف میشوند ،چقدر «یا...

هرگز گمان مبر که دلم را شکسته ایبا هر قدم که دور شدی استخوان...

نسیمی بافه های گیسوانم را رها کردهخدا با بی قراری سرنوشتم را...

بی تو تمــام هفته ی من عصر جمعه بودبی من چگونه می گذرد جمعه ...

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

‌‌‌‌‌لیلی زیر درخت انار نشست ..درخت انار عاشق شد ..گل داد .....

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط