گریه ات که تمام شد
گریه ات که تمام شد
آغاز ماجرایی تازه است
اینکه در خودت فرو میروی و تمام روزهای شیرینِ نداشته ات در شوریِ گونه هایت حل میشوند
آغاز فکر کردن به کارهای سیاهی که در روشنی روز انجام دادی
آغاز تورم زخمهای کهنه ای که خوراکشان نمک ادمهایست که بهایشان داده ای...
آغاز تکثیر حسرتهای ته کشیده یِ دلت
نمیفهمیم!
من را در شادیِ عیدهایت نمیفهمی وقتی که میگویم پایان گریه ها آغاز مُردن است ...
آغاز ماجرایی تازه است
اینکه در خودت فرو میروی و تمام روزهای شیرینِ نداشته ات در شوریِ گونه هایت حل میشوند
آغاز فکر کردن به کارهای سیاهی که در روشنی روز انجام دادی
آغاز تورم زخمهای کهنه ای که خوراکشان نمک ادمهایست که بهایشان داده ای...
آغاز تکثیر حسرتهای ته کشیده یِ دلت
نمیفهمیم!
من را در شادیِ عیدهایت نمیفهمی وقتی که میگویم پایان گریه ها آغاز مُردن است ...
۶۲۹
۰۳ تیر ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.