وحشی!
🔸«هر دلاری که خرج میکنیم، هر برنامهای که تمویل (تأمین مالی) میکنیم و هر سیاستی که در پیش میگیریم باید پاسخی به یکی از این سه سوأل روشن باشد: آیا آمریکا را امنتر میسازد؟ آیا آمریکا قدرتمندتر میشود؟ آیا آمریکا را مُرفهتر میکند؟» (مارکو روبیو، وزیر امور خارجه آمریکا)
🔸از قدیم الایام میگفتند که ارباب شأن نوکر خود را نگه نمیدارد؛ هر جایی به او اهانت و عتاب میکند، حرصش از دیگری را با پس گردنی و لگد حوالهی او میکند و خصوصیترین مسائلش را برای دیگران با پوزخند و تمسخر افشاء میکند. شاید اگر این جملات مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت ترامپ در رسانهها گفته نمیشد، اپوزیسیون ضدایران مانند گذشته با علم کردن چند تجمع ده بیست نفره خود در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا، میتوانست دیسیپلین خود را به عنوان یک به اصطلاح جریان فکری حفظ کند و حرفهایش را به دیگران هِبه نماید، ولی صحبتهای بالاترین مقام حوزه خارجه آمریکا، در واقع تیر خلاصی بود بر پیکره بیجان این گروههای شبه سیاسی که از آخرین پروژه خود در سال 1401 به این سو، تنها با دستگاهِ تنفس مصنوعیِ همین اربابان زورگو (فاند)، ادامه حیات میداشتند. حالا همین دستگاه تنفس مصنوعی خاموش شده است؛ به دستان همان سروران.
🔸آنها به هیچ عنوان انتظار نداشتند ترامپی که ماهها برای ریاست دوبارهاش له له میزدند و پروپاگاندای رسانهای به راه انداخته بودند، اینگونه سیلی محکمی بزند و به مدت سه ماه تمامی کانالهای مالی دولتش را به رویشان ببندد. همان ترامپی که تا همین پنج سال پیش برایش نامههای فدایت شوم میفرستادند و از او میخواستند مردم ایران را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. شوک این سیلی شاید از برای آن باشد که آنها خوب آمریکا را نشناخته بودند. آن روی سکهشان را ندیده بودند و فکر میکردند یانکیها عاشق چشم و ابرویشان هستند. آمریکا در تاریخ خود هیچگاه به کسی پولی نمیداد مگر اینکه برای منافع استراتژیکش استخدامشان کرده باشد. تا آخرین نفس از آنها کار بکشد و امنیت جانی آنها را مانند زندگی این روزهای مسیح علینژاد، تحت الشعاع قرار دهد. این بخشی از ذات آمریکاست.
🔸اپوزیسیون ضدایران نیز دیر متوجه این موضوع شد. او هیچ وقت فکر نمیکرد فاندهایی که دریافت میکند را روزی کاخ سفید به جزء حساب و کتاب کند. بفهمد که این افراد 88 سنت از هر دلار را به جیب خودشان میگذارند و تنها 12 سنتش را خرج پروژهها میکنند. مجموعا 100 میلیون دلار (معادل 9 تریلیون تومان!) طی چند سال میگیرند ولی در انتها پروژه شکسته خوردهای مثل اغتشاشات پاییز 1401 تحویل آنها میدهند.
🔸البته حذف این فاندها به معنای پایان کار قطعیِ اپوزیسیون نیست و هزاران دلار دیگر توسط دولتهایی چون آلمان، فرانسه، سوئد و کانادا به آنان داده خواهد شد؛ اما حذف کمکهای آمریکا، علاوه بر اینکه این گروهها را دچار بحران مالی و روحی میکند، پیام خاصی نیز به دیگر کشورهای غربی مبادرت مینماید؛ اینکه آنها هم آرام آرام از این کمکها شانه خالی کنند. اگر روزی مانند آمریکا آنها را تحویل گرفتهاند و رسانهای را برایشان به خط کردند، امروز با صرف نظر از بودجه هزینه شده، آن عناصر فارسی زبان را مانند دستمال مچاله کرده و به سطل زباله بیرون ساختمان وزارت خارجه خود بیاندازند. اپوزیسیون ضدایران حالا به خوبی حرفهای آن پیر بُرنا را درک میکند. روزی که رهبر ایران در نصیحتی پدرانه خطاب به همهی آنهایی که با دولتهای غربی سر و کار دارند، گفت:«با آن که سیاستمداران غربی کت و شلوار پوشیده و ادکلن و کراوات میزنند و کیف سامسونت در دست دارند اما باطن آنها به معنای واقعی، وحشی است!»
🔸از قدیم الایام میگفتند که ارباب شأن نوکر خود را نگه نمیدارد؛ هر جایی به او اهانت و عتاب میکند، حرصش از دیگری را با پس گردنی و لگد حوالهی او میکند و خصوصیترین مسائلش را برای دیگران با پوزخند و تمسخر افشاء میکند. شاید اگر این جملات مارکو روبیو، وزیر خارجه دولت ترامپ در رسانهها گفته نمیشد، اپوزیسیون ضدایران مانند گذشته با علم کردن چند تجمع ده بیست نفره خود در شهرهای مختلف اروپا و آمریکا، میتوانست دیسیپلین خود را به عنوان یک به اصطلاح جریان فکری حفظ کند و حرفهایش را به دیگران هِبه نماید، ولی صحبتهای بالاترین مقام حوزه خارجه آمریکا، در واقع تیر خلاصی بود بر پیکره بیجان این گروههای شبه سیاسی که از آخرین پروژه خود در سال 1401 به این سو، تنها با دستگاهِ تنفس مصنوعیِ همین اربابان زورگو (فاند)، ادامه حیات میداشتند. حالا همین دستگاه تنفس مصنوعی خاموش شده است؛ به دستان همان سروران.
🔸آنها به هیچ عنوان انتظار نداشتند ترامپی که ماهها برای ریاست دوبارهاش له له میزدند و پروپاگاندای رسانهای به راه انداخته بودند، اینگونه سیلی محکمی بزند و به مدت سه ماه تمامی کانالهای مالی دولتش را به رویشان ببندد. همان ترامپی که تا همین پنج سال پیش برایش نامههای فدایت شوم میفرستادند و از او میخواستند مردم ایران را تحت فشار اقتصادی قرار دهد. شوک این سیلی شاید از برای آن باشد که آنها خوب آمریکا را نشناخته بودند. آن روی سکهشان را ندیده بودند و فکر میکردند یانکیها عاشق چشم و ابرویشان هستند. آمریکا در تاریخ خود هیچگاه به کسی پولی نمیداد مگر اینکه برای منافع استراتژیکش استخدامشان کرده باشد. تا آخرین نفس از آنها کار بکشد و امنیت جانی آنها را مانند زندگی این روزهای مسیح علینژاد، تحت الشعاع قرار دهد. این بخشی از ذات آمریکاست.
🔸اپوزیسیون ضدایران نیز دیر متوجه این موضوع شد. او هیچ وقت فکر نمیکرد فاندهایی که دریافت میکند را روزی کاخ سفید به جزء حساب و کتاب کند. بفهمد که این افراد 88 سنت از هر دلار را به جیب خودشان میگذارند و تنها 12 سنتش را خرج پروژهها میکنند. مجموعا 100 میلیون دلار (معادل 9 تریلیون تومان!) طی چند سال میگیرند ولی در انتها پروژه شکسته خوردهای مثل اغتشاشات پاییز 1401 تحویل آنها میدهند.
🔸البته حذف این فاندها به معنای پایان کار قطعیِ اپوزیسیون نیست و هزاران دلار دیگر توسط دولتهایی چون آلمان، فرانسه، سوئد و کانادا به آنان داده خواهد شد؛ اما حذف کمکهای آمریکا، علاوه بر اینکه این گروهها را دچار بحران مالی و روحی میکند، پیام خاصی نیز به دیگر کشورهای غربی مبادرت مینماید؛ اینکه آنها هم آرام آرام از این کمکها شانه خالی کنند. اگر روزی مانند آمریکا آنها را تحویل گرفتهاند و رسانهای را برایشان به خط کردند، امروز با صرف نظر از بودجه هزینه شده، آن عناصر فارسی زبان را مانند دستمال مچاله کرده و به سطل زباله بیرون ساختمان وزارت خارجه خود بیاندازند. اپوزیسیون ضدایران حالا به خوبی حرفهای آن پیر بُرنا را درک میکند. روزی که رهبر ایران در نصیحتی پدرانه خطاب به همهی آنهایی که با دولتهای غربی سر و کار دارند، گفت:«با آن که سیاستمداران غربی کت و شلوار پوشیده و ادکلن و کراوات میزنند و کیف سامسونت در دست دارند اما باطن آنها به معنای واقعی، وحشی است!»
- ۹۴۶
- ۰۸ اسفند ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط