فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش


فکر بلبل همه آن است که گل شد یارش
گل در اندیشه که چون عشوه کند در کارش

دلربایی همه آن نیست که عاشق بکشند
خواجه آن است که باشد غم خدمتگارش

بلبل از فیض گل آموخت سخن ور نه نبود
این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

ای که در کوچه معشوقه ما می‌گذری
بر حذر باش که سر می‌شکند دیوارش

#حافظ‌
#خاص
دیدگاه ها (۲)

گلی از شاخه اگر می چینیمبرگ برگش نکنیمو به بادش ندهیملااقل ل...

#خاص

کجاست بارشی از ابر مهربان صدایت؟که تشنه مانده دلم در هوای زم...

#خاص

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط