ای دل دیوانه ، بد کردی ، بدآوردی دگر
ای دل دیوانه ، بد کردی ، بدآوردی دگر
میتمرگیدی درون سینه ، می مردی مگر
گور مرگت، عاشقی می خواستی دیگر چه کار
هم شکستی، هم مرا نابود کردی در خطر
نیست از نادانی ات، یک جای سالم در تنم
جای امضاهای خنجر، نیش چاقو و تبر
تازه از من دلخوری، بی چشم و روی لعنتی
با بلاهایی که آوردی تو با عشقت ، به سر
غیراسراری که با نامحرمانم گفته ای
بابت خوش خدمتی، با شرح و تفسیر خبر
رفتی و برگشتی وآتش زدی برهستی ام
غیر بدنامی، چه آوردی برایم از سفر
اختیارش را به دست دل، هر آنکس می دهد
بایدآخر مثل من باشد حقیر و در به در
میتمرگیدی درون سینه ، می مردی مگر
گور مرگت، عاشقی می خواستی دیگر چه کار
هم شکستی، هم مرا نابود کردی در خطر
نیست از نادانی ات، یک جای سالم در تنم
جای امضاهای خنجر، نیش چاقو و تبر
تازه از من دلخوری، بی چشم و روی لعنتی
با بلاهایی که آوردی تو با عشقت ، به سر
غیراسراری که با نامحرمانم گفته ای
بابت خوش خدمتی، با شرح و تفسیر خبر
رفتی و برگشتی وآتش زدی برهستی ام
غیر بدنامی، چه آوردی برایم از سفر
اختیارش را به دست دل، هر آنکس می دهد
بایدآخر مثل من باشد حقیر و در به در
۱.۹k
۰۲ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.