خلاصه داستان زندگیمو پر از سیاهی کردم پر از نفرت و تاری

خلاصه داستان :زندگیمو پر از سیاهی کردم. پر از نفرت و تاریکی..فقط به خاطر همون عذابی که همیشه ازش دَم می زد. انقدر که برای خودم این واژه ی گناهکار رو تکرار کردم تا تونستم کاری کنم بشه ملکه ی ذهن و روح و قلبم.اون شعارش دوری از گناه بود ولی عملش… یک گناهکار ِ حرفه ای بود..یه ادم ازجنس تاریکی ولی با ظاهری شیشه ای ، شکست..بالاخره تونست ظاهر شیشه ای وشکننده ش رو هزار تیکه کنه. و اونوقت بود که ظاهر زشت و پلید گناهانش نمایان شد. و من دیدم ، به چشم دیدم. بزرگترین گناهان اون افراد گناهکار رو دیدم و نفرت رو تو وجودمپرورش دادم. نفرت همون چیزی که بر قلب سنگی من حکومت می کرد.. من…آرشام… اسمم گناهکار ، رسمم تباهکار…
PDF

http://dl2.98ia.com/DVD%203/Roman/1451%20-%20Gonahkar(wWw.98iA.Com).zip

Apk

http://dl2.98ia.com/DVD%203/Mobile/616%20-%20Gonahkar%20-%20Apk(wWw.98iA.Com).apk
دیدگاه ها (۳۰)

✉نام رمان : همسایه من ✉✍ نویسنده : شایسته بانو کاربر انجمن ن...

خلاصه داستان :داستان راجبه پسری هستش که بنا به دلایلی در تیم...

خلاصه داستان :رمانی مختلط از آرتان و ترسا ، نیما و طرلان ) ق...

خلاصه داستان :ایستاده ام در ثابت ترین نقطه زمین !آنجا که به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط