در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
در رهِ او چو قلم گر به سرم باید رفت
با دلِ زخمکَش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذَرِّه صفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهی خورشیدِ درخشان بروم
تازیان را غمِ احوالِ گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم..🦋💞🦋
شبت درپناه آرامش محبوبم💐🫂🧿🌐
#saharshehim💖
#عاشقانه
#عزیزترینم❤
با دلِ زخمکَش و دیدهٔ گریان بروم
نذر کردم گر از این غم به درآیم روزی
تا درِ میکده شادان و غزلخوان بروم
به هواداری او ذَرِّه صفت، رقصکنان
تا لبِ چشمهی خورشیدِ درخشان بروم
تازیان را غمِ احوالِ گرانباران نیست
پارسایان مددی تا خوش و آسان بروم..🦋💞🦋
شبت درپناه آرامش محبوبم💐🫂🧿🌐
#saharshehim💖
#عاشقانه
#عزیزترینم❤
۲.۰k
۰۶ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.