شاعرها،
شاعرها،
از خودشان حرف نمی زنند!
راستش، انگار همه شان
دل که می بندند،
می خواهند فریاد بزنند!
عشق، هم رنگِ سایه یِ
چشم هایشان می شود!
و نم نم بارانی دلشان ...
گاهی، اگر شاعری
گفت دوستت دارد؛
همه اش را، برای تو کنار گذاشته!
دستانش را که بگیری،
رنگ نگاهش،
مجذوبت می کند، می لرزی!
آن وقت،
تو هم فهمیده ای، که
بیشتر از هر سکوتی
نخوانده دوست داشتنت را
داری فریاد می زنی ...
#عرفان_یزدانی
از خودشان حرف نمی زنند!
راستش، انگار همه شان
دل که می بندند،
می خواهند فریاد بزنند!
عشق، هم رنگِ سایه یِ
چشم هایشان می شود!
و نم نم بارانی دلشان ...
گاهی، اگر شاعری
گفت دوستت دارد؛
همه اش را، برای تو کنار گذاشته!
دستانش را که بگیری،
رنگ نگاهش،
مجذوبت می کند، می لرزی!
آن وقت،
تو هم فهمیده ای، که
بیشتر از هر سکوتی
نخوانده دوست داشتنت را
داری فریاد می زنی ...
#عرفان_یزدانی
۱۲۸
۱۲ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.