وقتها نوشتن برایم سخت ترین کار دنیا می شود

وقتها نوشتن برایم سخت ترین کار دنیا می شود

با اینکه هنوزحرفهای زیادی برای نگفتن! دارم

انگشتانم را یارای نوشتن نیست

تنها کاری که از دستم بر می آید سکوت است

و باز هم ناگفته هایم را سکوت می کنم

می خواهم سکوتم را فریاد بزنم

اما صدای سکوتم انقدر بلند هست که نیازی به فریاد نمی بینم.
دیدگاه ها (۲)

‌ا╅━━━┅═❂═┅┅──┄خوش بـہ حـال اونـایـیدِل خـوشـی شـون یہ آدَمـ...

این تو بودی که باختی نه من!!! من کسی رو از دست دادم که دوس...

ﺧﻴﻠﯽ ﺩﻳﺮﻩ ؛ﻭﻗﺘﻲ ﮐﻪ ﺗﺎﺯﻩ ﻣﯽ ﻓﻬﻤﯽ ﺍﻭﻧﯽ ﮐﻪ ﺍﺯ ﻫﻤﻪ ﺳﺎﮐﺖ ﺗﺮﺑﻮﺩ ،ﺑ...

زندگی من آرام میگذشت.اتفاقی نمی افتاد...!تا این که سکوتی تما...

فاصله ای برای زنده ماندن جیمین روی زانوهایش جلوی من ماند، مث...

صحنه پارت دهم

《 ازدواج نافرجام 》⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩ پارت 103 ⁦(⁠๑⁠˙⁠❥⁠˙⁠๑⁠)⁩چش...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط