اسم ترا که میبرم دل زتو مست میشود

اسـم ترا که میبرم؛ دل زتـو مست میشود
شعرو ترانه و غزل؛ دست بدست میشود

در شب بزم حـوریان؛ باده فتـاده از میان
بـر اثـر نـگاه تـو ؛ میکـده  مست مــیشود

گر چه نسـیم بهم زند ؛ زلف پـریشان تو را
زاهد و عابد و فقیه؛ باده پرست میشـود

سـاقی اگر تو باشی و ســاغر می لبان تـو
زاهدصومعه نشین؛ نخورده مست میشود

غزل به روی دفترم؛ می چکد از نوک قلم
سـروده ها ز شوق تو؛ بـاده بدست میـشود

گر بچششم یه جرعه ای از لب ناز گونه ات
آنچه زمن شده نهان یکشبه هست میشود

این دل بی قرار من؛ شـهره شهر غم شده
دل به سراب عشق تو؛ جام الست مـیشود

گر چه بـکوشم دائــما؛ در طلب وصال تو
حاصل من درعاقبت؛ باز شکست میـشود
دیدگاه ها (۰)

تصاویری اعجاب انگیز از نحوه ورود غیرقانونی مهاجران افغانی به...

این روزها کسی به کسی رحم نمیکنه و هر کس میرسه در حد وسعش میخ...

#همسرانههیچگاه در مقابل دیگران با همسرتان مخالفت نکنید؛ این ...

#وفاداری یعنی در مورد همسرتان بد صحبت نکنید💕به عنوان یک دوست...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط