.
.
وقتـی #میخـواهـمت باید بـاشــی ..
نه اینـکه به صدایـت اکـتـفا کنـم ..
نمیخـواهـم صدای نفس #نفس زدنـت را پشـت گوشـی بشـنـوم و #نداشتـنـت را بـا خـود مـرور کنـم ..
نمیخـواهم #عادت کنم بـه هم اغوشی خیالی ..
وقتـی میشـود باشی ، پس بـاید بیایی ..
مـرا بـبـینی ..
خـواستنـم را درک کنـی ..
دستانم را #لمس کنی ..
و لـب هـایم را ..
بایـد گوش کنی به داد و بیـداد هایـم وقـتی از مـن دوری ..
وقتی بهـانه ات را میگیرم ..
لعـنتی باید درکـم کنی ..
آرامـم کنـی ..
با هـمان کـلـمه ی #هـمیشگی ..
همان که میـدانی از خود بیخود میشوم ..
باید بگویی #عاشـقـم هستی ..
دستـان لـرزانم را ببین ..
نفس گرفتـه ام را ببین ..
همه یک چیز #میخـواهـند ..
تو را ، بودن تو را ، خـواستن تو را ..
پس چـرا نمـیایی ؟!
این را بفـهـم .. !
نباشـی #نابـود میشوم ..
پس باید باشی .. !
وقتـی #میخـواهـمت باید بـاشــی ..
نه اینـکه به صدایـت اکـتـفا کنـم ..
نمیخـواهـم صدای نفس #نفس زدنـت را پشـت گوشـی بشـنـوم و #نداشتـنـت را بـا خـود مـرور کنـم ..
نمیخـواهم #عادت کنم بـه هم اغوشی خیالی ..
وقتـی میشـود باشی ، پس بـاید بیایی ..
مـرا بـبـینی ..
خـواستنـم را درک کنـی ..
دستانم را #لمس کنی ..
و لـب هـایم را ..
بایـد گوش کنی به داد و بیـداد هایـم وقـتی از مـن دوری ..
وقتی بهـانه ات را میگیرم ..
لعـنتی باید درکـم کنی ..
آرامـم کنـی ..
با هـمان کـلـمه ی #هـمیشگی ..
همان که میـدانی از خود بیخود میشوم ..
باید بگویی #عاشـقـم هستی ..
دستـان لـرزانم را ببین ..
نفس گرفتـه ام را ببین ..
همه یک چیز #میخـواهـند ..
تو را ، بودن تو را ، خـواستن تو را ..
پس چـرا نمـیایی ؟!
این را بفـهـم .. !
نباشـی #نابـود میشوم ..
پس باید باشی .. !
۱.۰k
۲۷ مرداد ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.