با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریم
با تو یک شب بنشینیم و شرابی بخوریم
آتش آلود و جگر سوخته آبی بخوریم
در کنار تو بیفتیم چو گیسوی تو مست
دست در گردنت آویخته تابی بخوریم
بوسه با وسوسهٔ وصل دلارام خوشست
باده با زمزمهی چنگ و ربابی بخوریم
سپر از سایهٔ خورشید قدح کن زان پیش
کز کماندار فلک تیر شهابی بخوریم
پیش چشم تو بمیریم که مستاست بیا
تا به خوشباشیِ مستان می نابی بخوریم
صلهٔ سایه همین جرعهٔ جـام لب توست
غزلی نغز بخوانیم و شرابی بخوریم
#هوشنگ_ابتهاج
آتش آلود و جگر سوخته آبی بخوریم
در کنار تو بیفتیم چو گیسوی تو مست
دست در گردنت آویخته تابی بخوریم
بوسه با وسوسهٔ وصل دلارام خوشست
باده با زمزمهی چنگ و ربابی بخوریم
سپر از سایهٔ خورشید قدح کن زان پیش
کز کماندار فلک تیر شهابی بخوریم
پیش چشم تو بمیریم که مستاست بیا
تا به خوشباشیِ مستان می نابی بخوریم
صلهٔ سایه همین جرعهٔ جـام لب توست
غزلی نغز بخوانیم و شرابی بخوریم
#هوشنگ_ابتهاج
۸۰۷
۱۷ تیر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.