از مهربان بودن، دلم دیگر پشیمان است
از مهربان بودن، دلم دیگر پشیمان است
زخمی شدم، دور و برم صدها نمکدان است
دیروز میگفتم «محبت» قند یزد، اما
امروز میگویم که نه! چاقوی زنجان است
چاقوکش و جراح میدانند یک چاقو
گاهی بلای جان و گاهی منجی جان است
باهر ضعیفی مهربان بودم ولی افسوس
دیدم سلام برّه هم با گرگ یکسان است
اصلا چرا باید نترسم از ضعیفان؟ هان؟
وقتی لب کاغذ شبیه تیغ برّان است
فهمیدم اما دیر فهمیدم که «نادان» را
از هر طرف هم که بخوانی باز «نادان» است...
#محسن_کاویانی
#غزل
زخمی شدم، دور و برم صدها نمکدان است
دیروز میگفتم «محبت» قند یزد، اما
امروز میگویم که نه! چاقوی زنجان است
چاقوکش و جراح میدانند یک چاقو
گاهی بلای جان و گاهی منجی جان است
باهر ضعیفی مهربان بودم ولی افسوس
دیدم سلام برّه هم با گرگ یکسان است
اصلا چرا باید نترسم از ضعیفان؟ هان؟
وقتی لب کاغذ شبیه تیغ برّان است
فهمیدم اما دیر فهمیدم که «نادان» را
از هر طرف هم که بخوانی باز «نادان» است...
#محسن_کاویانی
#غزل
۱.۹k
۲۱ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.