یکیمیگفت

یکی‌میگفت؛
بازن‌وبچه‌رفتیم‌کربلا:)
شب‌اول؛
همسرم‌گفت‌خستم
رفتن‌هتل
بادخترم‌رفتیم‌حرم؛🖐🏻:)
بین‌الحرمین . . .
داشتن‌روضه‌میخوندن
ماهم‌رفتیم.
به‌خودم‌اومدم؛
دیدم‌دخترم‌نیست!
میگفت‌همه‌جاروزیروروکردم‌ولی‌
نبود؛)
روش‌نمیشدبدون‌بچش‌بره‌هتل!
نشست‌همونجاتاصبح‌‌شایدپیداشد؛
گذشت . . .
نیومدمنم‌‌عصبی‌شدم؛
بلندشدم
رفتم‌حرم‌حضرت‌عباسع
گفتم‌این‌رسم‌مهمون‌داریِ؟!
من‌الان‌جواب‌زنم‌چی‌بدم؟!
گفت‌ناامیدبرگشتم‌خونه .‌ .
دراتاق‌که‌بازکردم؛
دیدم‌دخترم
توی‌بغل‌همسرم‌خوابیدهシ
به‌همسرم‌گفتم‌دخترمون‌کِی‌اومده؟!
گفت:دیشب‌یه‌آقایی‌اوردش‌.‌..
دخترم‌که‌بیدارشد؛
ازش‌پرسیدم‌کی‌آوردتت‌اینجا؟!
گفت‌یه‌آقای‌مهربون‌منوآورد.
بهم‌گفت‌به‌بابات‌بگو؛
مایه‌سه‌ساله‌گم‌کردیم💔:)
نمیزارم‌دیگه‌کسی‌شرمنده‌زن‌وبچش
بشه!.:)
.😭😭😭😭😭😭😭
دیدگاه ها (۴)

#کلام‌شهدا•• جدی گرفته ‌ایم ‌‌زندگی دنیایی را•• و ‌‌شوخی گرف...

مگویید شهدا چه کار کردند که شهید شدند می‌گویم:خیلی از کار ها...

گر کسی‌ نبود مرحم‌ برای‌ دردها .. این‌ حسین‌ بود ک تسکین‌ ک...

تو همون خندهٔ وسطِ گریه های زندگیمی:)❤️‍🩹#حسین_جانم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط