پارت ۶ از زبون سارا

پارت#۶#از زبون سارا

بعد از شنیدن فحش های هانا کمکش کردیم بلند شه با کمک درنا به پارکینگ رسوندیمش وارد پارکینگ شدیم هانا رو ی یه نیمکت نشست تا انا ماشین رو بیارع
انا_چی؟
درنا_آنا یکی بزن تو دهنم .چه بلایی سر ماشین نازنینم اومده

اروم رفتم سمتشون و دیدم......نههههههههه
هر ۴تا لاستیک ماشین پنچر بود. انا زود گوشی ش رو در اورد به امداد خودرو زنگ زد
آنا_سلام خسته نباشید
_....
آنا_ببخشید ماشینم هر چهار تا چرخش پنچره
_.......
انل_خب چقدر طول میکشه؟
_......
انا_چی؟سه ساعت برو بابا
مثلا زنگ زیدیم امداد خودرو تا جایی که من میدونم شما باید زود بیاین
_.......
انا_اقا مقلطه نکن بگو نمیتونم
خدافظ

و بعد گوشی رو قطع کرد
انا_اه گوه تو این شانس از صب فقط دازیم بد شانسی میاریم
درنا_بچه ها با چی بریم
من_با راننده خصوصی
انا_اونوقت با راننده خصوصی کی؟

در همین حین بودیم که یه ماشین جلومون تیکاف کشید ۳تا پسر توش بودن زود برگشتم دست هانا رو گرفتم و حرکت کردم
پسره_خانم ترسیدی
درنا_آره من از سگ ها می ترسم
پسره_زبون دراز کی بودی تو؟
درنا_بابام
پسره_من بابا تو هم می خوام
درنا_برو گمشو تا ارشاد خبر نکردم
پسره تا مخواست چیزی بگه یکی در ماشین باز کرد شروع کرد به زدنش وووووو

ممنون از نویسنده ی دوممون