من آدم صبوریم خیلی صبور، شاید ساعت ها قضاوتم کنی و من به
من آدم صبوریم خیلی صبور، شاید ساعت ها قضاوتم کنی و من به جای شلیک کلمات به سمت مغزت سکوت کنم، شاید نمک بریزی رو زخمم ولی دوا بشم برای زخمای دلت ولی یادت باشه این صبر کردنا پشتش به دریا نیست؛ یه روزی مثل کوه آتشفشان هرچی جمع شده فوران می کنه.
نمی گم بترس از روزی که صبرم تموم شه چون قرار نیست جنگ جهانی سوم به پا شه، فقط اون روز دیگه دوست ندارم، اون روز هرچقدرم با منطقم برات بجنگم نمیتونم باهات هم کلام شم، اون روز ترجیح میدم به جای نگاه کردن به چشمات به پیامای بازرگانی که همیشه حوصله سر بر بودن خیره شم، من متنفرم از یهویی رفتنا، از یهویی سرد شدنا
نذار بخاطر تو کاری که دوست ندارم و انجام بدم.
نمی گم بترس از روزی که صبرم تموم شه چون قرار نیست جنگ جهانی سوم به پا شه، فقط اون روز دیگه دوست ندارم، اون روز هرچقدرم با منطقم برات بجنگم نمیتونم باهات هم کلام شم، اون روز ترجیح میدم به جای نگاه کردن به چشمات به پیامای بازرگانی که همیشه حوصله سر بر بودن خیره شم، من متنفرم از یهویی رفتنا، از یهویی سرد شدنا
نذار بخاطر تو کاری که دوست ندارم و انجام بدم.
۷.۲k
۲۸ بهمن ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.