دلم گرفته خدا را تو دلگشایی کن

دلم گرفته خدا را تو دلگشایی کن

من آمدم به امیدت تو هم خدایی کن

به بوی دلکش زلفت که این گره بگشای

دلِ گرفته‌یِ ما بین و دلگشایی کن

دلی چو آینه دارم نهاده بر سر دست

ببین به گوشه‌یِ چشمی و خودنمایی کن

ز روزگار میاموز بی وفایی را

خدای را که دگر ترک بی وفایی کن

بلای کینه‌یِ دشمن کشیده ام ای دوست

تو نیز با دل من طاقت آزمایی کن

شکایت شب هجران که می تواند گفت

حکایت دل ما با نی کسایی کن

بگو به "حضرت استاد" ما به یاد توایم

تو نیز یادی از آن عهد آشنایی کن

نوای مجلس عشاق نغمه‌یِ دل ماست

بیا و با غزل "سایه" همنوایی کن
هوشنگ_ابتهاج
دیدگاه ها (۴)

چشمانش بیشتر از لبانش لبخند داشت...لبخند بر روی لب میتواند د...

میدونی قشنگترین جای زندگی کجاست؟اونجاست که به دلت فرصت میدی!...

😍 😍 😍 می دانی عزیزم!شاید تو در چشم دیگران خیلی هم زیبا نباشی...

._🌹 _با توام ای ماه‌ پاره؛ چشم و ابرویت کجاست ؟باد می‌آید به...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط