ط ی درمآن

طُ یِہ درمآنۍ:
دِلــ♥ ️ــم یِـه جا؛
بینِ چِشات و خنده هات جآ مونده
دیدگاه ها (۲)

روزهایم عجیب دلگیرندمثل آن جمعه ای که تب داردبا دل من کمی مد...

جمعه ها بغض من انگار گلوگیرتر است فکر و ذهنم،به تو و چشم تو ...

و چه احساس نجیبی ستکه با دیدن "تو" طلب عشقزِ بیگانه ندارم هر...

جمعه، باید چشم‌هایت رادر آغوش کشید...غصه‌ها به اعتبارِ بودنت...

آبی بهت میومد، همیشه میاد، مخصوصا وقتی لنز آبیتو با مانتو یخ...

سناریو وقتی بچتون اولین بار میگه بابانامجون:بچم زبون وا کرد ...

دو پارتی درخواستی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط