تو نیستی
تو نیستی
غم از وجودم ریحان می چیند
و سکوت
روحم را به میهمانی شیطان می برد
خلوت راز
عبور لحظه ها را پنهان می کند
و یادت
ستاره ی شبها ی دلتنگی من است
تو نیستی
انتظار بر پیکرم تکیه زده
و عبور
شبهای سرد زمستان را ورق می زند
عطش عشق
گرمای اغوش تو را طلب میکند
و باران
خیسی جاده های سرد اندیشه را
هشتار می دهد
با تو عبور خواهم کرد
از جاده های سرده باران خورده
و در فردایی سبز
در انتظار امدنت ریحان می چینم
غم از وجودم ریحان می چیند
و سکوت
روحم را به میهمانی شیطان می برد
خلوت راز
عبور لحظه ها را پنهان می کند
و یادت
ستاره ی شبها ی دلتنگی من است
تو نیستی
انتظار بر پیکرم تکیه زده
و عبور
شبهای سرد زمستان را ورق می زند
عطش عشق
گرمای اغوش تو را طلب میکند
و باران
خیسی جاده های سرد اندیشه را
هشتار می دهد
با تو عبور خواهم کرد
از جاده های سرده باران خورده
و در فردایی سبز
در انتظار امدنت ریحان می چینم
۱.۶k
۲۰ آذر ۱۳۹۷
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.