بریدهکتاب

#بریده_کتاب...




... چرا زشتی روح از بند درون آزاد می شود و صورت را می پوشاند. زشتی ظاهر مرا نمی ترساند. از زشتی سیرت می ترسم، زیرا پنهان است و از اعماق می آید، از راه دور. خود را در صورت جا می کند و بدبختی می آورد. بستر خود را در جسم و زمان پهن می کند. همه چیز در جسم است...!

... در ﭘﺎﻧﺰده ﺳﺎﻟﮕﯽ، آدم ﺑﻪ زﻧﺪﮔﯽ ﻓﮑﺮ ﻧﻤﯽ ﮐﻨﺪ. ﺑﯿﺸﺘﺮ دوﺳﺖ دارد ﺑﻨﺎهاﯾﯽ از ﺣﺮﯾﺮ و اﺑﺮﯾﺸﻢ ﺑﺴﺎزد و ﺑﻌﺪ همه ﭼﯿﺰ را ﺑﺴﻮزاﻧﺪ و روز ﺑﻌﺪ دوﺑﺎره از ﻧﻮ ﺷﺮوع ﮐﻨﺪ...!

ﺑﺎ ﭼﺸﻤﺎن ﺷﺮﻣﮕﯿﻦ | طﺎهر ﺑﻦ ﺟﻠﻮن |ﻣﺗﺮﺟم: اﺳﺪﷲ اﻣﺮاﯾﯽ
دیدگاه ها (۲)

#دیالوگ_فیلم_امشب.....ﺩﺍﺭﺳﯽ : ﺗﻮ ﻣﻨﻮ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﻩ ﺩ...

هوا بسیار سرد و تاریک است مدتی است در یکی از خیابان های شهر ...

#تصاویری_شگفت_انگیز_از_دنیای_زیبا…رود کارون بزرگ ترین و پر آ...

#تصاویری_شگفت_انگیز_از_دنیای_زیبا…پلی روی آب که به تونل زیر ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط