میترسم

می‌ترسم،،
می‌ترسم ،
طناب ِپوسیده ی
احساساتم پاره شود
می‌ترسم
درچاهِ عمیق وتاریکِ
خیالاتم غرق شوم
می‌ترسم ،
نسیم ملایم زندگی بوَزَد
اما گیسوانی برای پریشان شدن
نداشته باشم،
آری می‌ترسم،
چون یک زنم
من از گذر زود هنگام عمر
میترسم،
میخواهم اندکی از خودم را
برای روزِ مبادا کنار بگذارم ،
روزی که تمام ترسهایم
بر سرم آوار می گردند،
روزی که هستم
اما. شاید نباشم...
#سروه_جوادیان

@zaneh_emroozi
دیدگاه ها (۱)

آدم ها اصلا عجیب غریب نیستند،فقط گاهی عشقشان تمام می شود،مثل...

صدایم را بشنو! ‏که میان‌مان دوری‌ست‏و از هم گسیختگی...‏یا ره...

❄ ️💗 ❄ ️💗 ❄ ️💗 ❄ ️...☆❄ ️مادر کسی هست...☆💙 که میتونه جای همه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط