یکبار که دستم بند بود چادرم رادر آوردم مادربزرگ گفت:چادری
یکبار که دستم بند بود چادرم رادر آوردم مادربزرگ گفت:چادری چادرش را از سرش نمی کشد
گفتم دستم بند است گفت :پس با دندان بگیر
«حال اگر بمیرم چادرم از سر نخواهد افتاد» .
پ.ن:
مثل الماس گرانبها و کمیاب باش نه مثل سنگ ک در همه جا یافت میشه...
#ما_دختران_مادر_پهلو_شکسته_ایم 💔
گفتم دستم بند است گفت :پس با دندان بگیر
«حال اگر بمیرم چادرم از سر نخواهد افتاد» .
پ.ن:
مثل الماس گرانبها و کمیاب باش نه مثل سنگ ک در همه جا یافت میشه...
#ما_دختران_مادر_پهلو_شکسته_ایم 💔
۶۷۰
۲۰ آبان ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.