لبیک یا حسین
لبیک یا حسین
دید یوسف آفرین خود به چاه
هاله عقرب گرفته دور ماه
دید دشمن سنگ بر رویش زند
یک نفر نیزه به پهلویش زند...
دیده ای در پیش چشم خواهری
قاتلی و خنجری و حنجری؟
بولهب بر صفحه ی قرآن نشست
روی حنجر خنجر بران نشست
دیده ای در خاک و خون ها تشنه ای؟
تشنه ای و بر گلویش دشنه ای
نیمه جان و چند قاتل دیده ای؟
کندن پر را زسمبل دیده ای؟
در صدای او دگر جوهر نبود
جوهر گفتار با خواهر نبود
با نگاهش حرف ها می زد حسین
پیش زینب دست و پا می زد حسین
یک نفر پهلو شکسته در برش
کیست یارب او به غیر از مادرش؟
😭 😭 😭 😭 😭
خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش
رفت تا گردون صدای مادرش
نزدیک غروب مردا باید برن بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها داخل گودال بدن ارباب رو پیدا کنند
خانم ها هم بروند در خیمه های سوخته یا در بیابان ها زینب رو پیدا کنند، زیر بغل هاش رو بگیرند سر سلامتی بدهد معجر سرش بی اندازند
شب خنجر آبدیده دارد دست
خورشید به خون کشیده دارد در دست
شمر از گودی قتلگاه بیرون آمد
ای وای سر بریده دارد در دست
😭 😭 😭 😭 😭 😭
هر که با هر چه به دستش می رسید
روی قرآن خط کوفی می کشید....
😭 😭 😭 😭 😭 😭
دید یوسف آفرین خود به چاه
هاله عقرب گرفته دور ماه
دید دشمن سنگ بر رویش زند
یک نفر نیزه به پهلویش زند...
دیده ای در پیش چشم خواهری
قاتلی و خنجری و حنجری؟
بولهب بر صفحه ی قرآن نشست
روی حنجر خنجر بران نشست
دیده ای در خاک و خون ها تشنه ای؟
تشنه ای و بر گلویش دشنه ای
نیمه جان و چند قاتل دیده ای؟
کندن پر را زسمبل دیده ای؟
در صدای او دگر جوهر نبود
جوهر گفتار با خواهر نبود
با نگاهش حرف ها می زد حسین
پیش زینب دست و پا می زد حسین
یک نفر پهلو شکسته در برش
کیست یارب او به غیر از مادرش؟
😭 😭 😭 😭 😭
خنجر از بس بوسه زد بر حنجرش
رفت تا گردون صدای مادرش
نزدیک غروب مردا باید برن بین شمشیر شکسته ها و نیزه شکسته ها داخل گودال بدن ارباب رو پیدا کنند
خانم ها هم بروند در خیمه های سوخته یا در بیابان ها زینب رو پیدا کنند، زیر بغل هاش رو بگیرند سر سلامتی بدهد معجر سرش بی اندازند
شب خنجر آبدیده دارد دست
خورشید به خون کشیده دارد در دست
شمر از گودی قتلگاه بیرون آمد
ای وای سر بریده دارد در دست
😭 😭 😭 😭 😭 😭
هر که با هر چه به دستش می رسید
روی قرآن خط کوفی می کشید....
😭 😭 😭 😭 😭 😭
۴.۲k
۰۵ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.