اسکویید گیمعلی 👍🏻 ( پارت ۱۶ )
از زبان جونگ می :
نشسته بودم به این فکر میکردم که چرا با برادرم اینجا رو ساختم که یه دفعه ...
لاریسا : به چی فکر میکنی 🙃
جونگ می : به تو ربطی نداره 😤
لاریسا : آه ! لجبازی نکن !
و نشست کنارش ...
جونگ می کمی فاصله گرفت !
لاریسا : تا نگی چته نمیرم 😏
جونگ می : مـ ... داشتم به این فکر میکردم که چند نفر تو بازی بعدی کشته میشن !
لاریسا : اوه 😶
جونگ می : راستی ... اسم من جونگ می هست !
لاریسا : خوشبختم! منم لاریسا 🙃
ادامه دارد 👍🏻 ( کار دارم وگرنه بیشتر بود )
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.