زیاد دور نیستم

زیاد دور نیستم
غروب جمعه و من و من و من.....
در میان خلوت سوز دار نفهمیدن و درکاجبار تنهایی محض....
بانو جان !!
باتوام با تو!!!!
کهنه زخم شیرین ......
یادگار روزگار خواستن و راستی....
کافیست فقط یک بار سر برگردانی خواهی دید مرا
زیاد دور نیستم
فقط به متراژ یک عمر جوانی و حسرت نتوانستن...

که پس از تو میان چه کنم ها و نکنم ها پرسه می زند........
شاید هم به شمایل مجنون شیدا شده لیلا
به شکل یک انسان
اما عاقل و کمی پیر و فرتوت
ودیر ...
و شاید هم کمی خیلی دیر

کپی عکس ممنوع^_^
دیدگاه ها (۳)

بفرمایید دلمه ^_^این هنوز مرحله پیچیدن بود

این برا ملی گراها تازه به دوران رسیده ونژاد پرستاس بخش هایی ...

خدایا... بابت انچه دادی تشکر میکنم...بابت آنچه که ندادی تفکر...

چقــــــــــــــــــــــــــــــــــــدر سخـــــــــــته ...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط