سهیل کارنامه سعید آقاخانی موفقیتهای بسیاری را به خ
☆سهیل : کارنامه «سعید آقاخانی» موفقیتهای بسیاری را به خود دیده اما عمده آنها در عرصه کارهای طنز تلویزیون بوده و اینکه او بعد از این سالها چهره شدن در کمدی، یکباره به خاطر کارهایی کاملا جدی مورد استقبال قرار میگیرد و حتی برنده سیمرغ هم میشود، از نقاط عطف قابل تامل در زندگی حرفهای او به حساب میآید. «خداحافظی طولانی» چهرهای کاملا متفاوت از او و تواناییهایش در زمینه بازی به نمایش میگذارد تا جایی که «فرزاد موتمن» کارگردان این فیلم در مصاحبهای میگوید که او چقدر خوب و هوشمندانه، شوخطبعی جاری و همیشگی چشمهایش را در این فیلم کنترل کرده و از بین برده است.
پشیمانی از پیشنهاد
راستش با آنکه همیشه دوست داشتم نقشهای جدی بازی کنم اما فکر نمیکردم روزی برای چنین نقش تلخی انتخاب بشوم. زمانی که پیشنهاد بازی در «خداحافظی طولانی» از طرف آقای موتمن مطرح شد، کمی نگران شدم؛ نه از این بابت که میتوانم این نقش را درست ارائه بدهم یا نه بلکه میترسیدم خود کارگردان بعد از مدتی پشیمان شود و من در اجرا شباهتی با آنچه او در ذهن داشت، نداشته باشم.
کارگری آرام و باجزییات
در کارهای طنزی که ساخته بودم هم، فضای رئال برایم مقبولتر بود. به همین علت زیاد به اطرافم و زندگی آدمها نگاه میکنم. همین مساله باعث شده تا در اقشار مختلف دقیق بشوم. این نگاه کمک کرد تا در بازی بتوانم راحتتر به نقش نزدیک بشوم. به هر حال از طریق همین کنجکاویها، نگاه کردنها و در جامعه چرخیدن، آشنایی زیادی با قشر کارگر پیدا کردهام. از نقطهنظر من این آدمها شخصیت فعالی دارند اما رفتارشان اکتیو نیست و من سعی کردم به همین فضا نزدیک بشوم. البته بخشی از ریزهکاریهای نقش متعلق به نگاه خود فرزاد موتمن بود و من سعی میکردم تحت هدایت و خواست او حرکت کنم.
مارادونا به عشق توکلی
یکی از فیلمهای خوبی که در این سالها دیده بودم «اینجا بدون من» ساخته آقای «بهرام توکلی» است و به همین علت وقتی قرار شد با ایشان در فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» همکاری داشتم خیلی خوشحال شدم و از آن استقبال کردم. فضای فیلم به گونهای بود که وقتی در جریان بازی قرار گرفتم احساس کردم خیلی کار سادهای نیست و کمی زمان برد تا با فضای آن هماهنگ بشوم و از گیجی اولیه دربیایم.
هم جدی هم کمدی
در این مدت که از اکران «لامپ صد» گذشته و بعد هم بازیام در «خداحافظی طولانی» بسیار از من سوال شده که نقشهای کمدی را ترجیح میدهم یا نقشهای جدی را و اینکه آیا کاگردانی برایم دوستداشتنیتر است یا بازیگری. جواب به این پرسش بسیار ساده است. من در هر یک از آنها اگر کار خوبی ببینم که مرا قلقلک بدهد و ترغیبم کند آن را انجام میدهم. خوب بودن نقش و آن فیلم، بسیار مهمتر از کمدی یا جدی بودنش است.
انتخاب اول، کارگردانی
من مدتها بود که به نوشتن طنز و کارگردانی علاقه داشتم؛ بنابراین به کارگردانی روی آوردم. البته تصمیم خاصی هم نگرفته بودم، در واقع پیش آمد ولی اگر بخواهم خیلی دقیقتر و کاملتر بگویم، شخصا بیشتر از کارگردانی لذت میبرم که مسوولیت خیلی سنگینتری هم دارد و خیلی سخت است.
فضای واقعی زندگی
من کار رئال و واقعی را خیلی دوست دارم. به نظر خودم جذابترین شکل نمایش هم نمایش زندگی واقعی است، یعنی هرچه این، واقعیتر و رئالتر باشد، مردم بیشتر جذبش میشوند و من خیلی به این تیپ کار علاقه دارم.
جوانهای پرانرژی
ورود چهرههای جوان به سینما در بازیگری بهخصوص در کارگردانی اتفاق بسیار خوبی است. آدمهای جدید و جوان، پرانرژی هستند و ایدههای جدید و افکار تازهای دارند که میتواند به بهتر شدن روند ساخت آثار متفاوت کمک کند. قرار نیست همیشه فقط شاهد حضور یک سری نام در سینما باشیم. قطعا بازیگرها ترجیح میدهند در فیلمهای آدمهایی بازی کنند که حرفی برای گفتن داشته باشند و هرچه ورودی کارگردانهای خوب به سینما بیشتر باشد، دایره انتخاب برای بازیگرها هم بیشتر میشود؛ وگرنه همیشه باید منتظر باشیم که آن اتفاق خوب و مورد نظر، در فیلم یکی از این مثلا 10 فیلمساز خوب بیفتد.
اوقات فراغت من
من عمدتا سر کار هستم و در واقع مدت زمان زیادی از اوقات من را کار پر کرده است و کمتر فرصتی پیش میآید که بخواهم به مشغولیتهای دیگری که دوست دارم، برسم. با این حال یکی از تفریحاتم تماشــــــای سریالهای خارجی است و در کنارش هم هر زمان بشود به شنا میپردازم یا در کنار دوستانم هستم.
☆سهیل
پشیمانی از پیشنهاد
راستش با آنکه همیشه دوست داشتم نقشهای جدی بازی کنم اما فکر نمیکردم روزی برای چنین نقش تلخی انتخاب بشوم. زمانی که پیشنهاد بازی در «خداحافظی طولانی» از طرف آقای موتمن مطرح شد، کمی نگران شدم؛ نه از این بابت که میتوانم این نقش را درست ارائه بدهم یا نه بلکه میترسیدم خود کارگردان بعد از مدتی پشیمان شود و من در اجرا شباهتی با آنچه او در ذهن داشت، نداشته باشم.
کارگری آرام و باجزییات
در کارهای طنزی که ساخته بودم هم، فضای رئال برایم مقبولتر بود. به همین علت زیاد به اطرافم و زندگی آدمها نگاه میکنم. همین مساله باعث شده تا در اقشار مختلف دقیق بشوم. این نگاه کمک کرد تا در بازی بتوانم راحتتر به نقش نزدیک بشوم. به هر حال از طریق همین کنجکاویها، نگاه کردنها و در جامعه چرخیدن، آشنایی زیادی با قشر کارگر پیدا کردهام. از نقطهنظر من این آدمها شخصیت فعالی دارند اما رفتارشان اکتیو نیست و من سعی کردم به همین فضا نزدیک بشوم. البته بخشی از ریزهکاریهای نقش متعلق به نگاه خود فرزاد موتمن بود و من سعی میکردم تحت هدایت و خواست او حرکت کنم.
مارادونا به عشق توکلی
یکی از فیلمهای خوبی که در این سالها دیده بودم «اینجا بدون من» ساخته آقای «بهرام توکلی» است و به همین علت وقتی قرار شد با ایشان در فیلم «من دیهگو مارادونا هستم» همکاری داشتم خیلی خوشحال شدم و از آن استقبال کردم. فضای فیلم به گونهای بود که وقتی در جریان بازی قرار گرفتم احساس کردم خیلی کار سادهای نیست و کمی زمان برد تا با فضای آن هماهنگ بشوم و از گیجی اولیه دربیایم.
هم جدی هم کمدی
در این مدت که از اکران «لامپ صد» گذشته و بعد هم بازیام در «خداحافظی طولانی» بسیار از من سوال شده که نقشهای کمدی را ترجیح میدهم یا نقشهای جدی را و اینکه آیا کاگردانی برایم دوستداشتنیتر است یا بازیگری. جواب به این پرسش بسیار ساده است. من در هر یک از آنها اگر کار خوبی ببینم که مرا قلقلک بدهد و ترغیبم کند آن را انجام میدهم. خوب بودن نقش و آن فیلم، بسیار مهمتر از کمدی یا جدی بودنش است.
انتخاب اول، کارگردانی
من مدتها بود که به نوشتن طنز و کارگردانی علاقه داشتم؛ بنابراین به کارگردانی روی آوردم. البته تصمیم خاصی هم نگرفته بودم، در واقع پیش آمد ولی اگر بخواهم خیلی دقیقتر و کاملتر بگویم، شخصا بیشتر از کارگردانی لذت میبرم که مسوولیت خیلی سنگینتری هم دارد و خیلی سخت است.
فضای واقعی زندگی
من کار رئال و واقعی را خیلی دوست دارم. به نظر خودم جذابترین شکل نمایش هم نمایش زندگی واقعی است، یعنی هرچه این، واقعیتر و رئالتر باشد، مردم بیشتر جذبش میشوند و من خیلی به این تیپ کار علاقه دارم.
جوانهای پرانرژی
ورود چهرههای جوان به سینما در بازیگری بهخصوص در کارگردانی اتفاق بسیار خوبی است. آدمهای جدید و جوان، پرانرژی هستند و ایدههای جدید و افکار تازهای دارند که میتواند به بهتر شدن روند ساخت آثار متفاوت کمک کند. قرار نیست همیشه فقط شاهد حضور یک سری نام در سینما باشیم. قطعا بازیگرها ترجیح میدهند در فیلمهای آدمهایی بازی کنند که حرفی برای گفتن داشته باشند و هرچه ورودی کارگردانهای خوب به سینما بیشتر باشد، دایره انتخاب برای بازیگرها هم بیشتر میشود؛ وگرنه همیشه باید منتظر باشیم که آن اتفاق خوب و مورد نظر، در فیلم یکی از این مثلا 10 فیلمساز خوب بیفتد.
اوقات فراغت من
من عمدتا سر کار هستم و در واقع مدت زمان زیادی از اوقات من را کار پر کرده است و کمتر فرصتی پیش میآید که بخواهم به مشغولیتهای دیگری که دوست دارم، برسم. با این حال یکی از تفریحاتم تماشــــــای سریالهای خارجی است و در کنارش هم هر زمان بشود به شنا میپردازم یا در کنار دوستانم هستم.
☆سهیل
- ۲.۶k
- ۰۲ آبان ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط