شیرنی درد به انتقامشه
#شیرنی درد به انتقامشه
( ویو ا.ت )
علامت ا.ت _
علامت کوک ×
پارت اول
داشتم داخل پارک دنبال سوژه میگشتم برای پروژه دانشگاه اگه تا قبل از اینکه استاد ازمون بخواد عکس های که گرفتیم رو نشان بدیم کارم رو تموم نمیکردم برام بد میشد
شروع کردم به گشتن پارک تا شاید کسی رو پیدا کنم .
بعد چند دقیقا پیدا کردم
مغزم : خیلی جذابه لعنتی خیلی هاتههه
واقعا جذاب بود
شروع کردم عکس گرفتن ازش و شت فهمید دارم ازش عکس میگیرم
( ویو کوک )
متوجه شدم یک دختر نسبتاً قد کوتاه و چشم رنگی با دوربینش داشت ازم عکس میگرفت
بخاطره شغلم نباید ازم عکس میگرفت
با عصبانیت ظاهری گفتم :داری چیکار میکنی ؟
_ ب.ب.بخشید م.من
×بهت یاد ندادن از بقیه اجازه بگیری ؟
_ من من معذرت میخوام
× همین الان عکس های که ازم گرفتی رو پاک کن زود
_ ن.نه نمیشه من برا..
گوشیم زنگ خورد و بدون گوش دادن به دختره که نمیدونستم کی ازش دور شدم
( پارت دوم )
× بله ؟
÷ سلام جناب جونگ کوک
× چی میخوای ؟( با عصبانت )
÷ میخواستم ببینمت
× ولی من نمیخوام عوضی مثل تو رو ببینم
÷ فکر کنم مامانت نمیدونه پسرش چه کارهای کرده نه
جوری این حرف رو زد که صدایی پوزخندش اومد
× به تو ربطی نداره
÷( با حالتی تمسخرآمیز ) آروم باش کوک
× میدونی چی دیگه بهم زنگ نزن اگه میخوای بکشمت بهتره بهم زنگ بزنی
÷ آروم باش بهت وقت میدم فکر کنی تا فردا بهت وقت میدم جناب جونگ کوک
× هییی عوضی
گوشی رو قطع کرد
اون عوضی دست گذاشته بود رو نقطه ضعف من مادرم بود نمیتونم بزارم اون بره
همچیز از اون شب شروع ...
( پایان )
امیدوارم خوشتون اومده باشه و ازم حمایت کنید
( ویو ا.ت )
علامت ا.ت _
علامت کوک ×
پارت اول
داشتم داخل پارک دنبال سوژه میگشتم برای پروژه دانشگاه اگه تا قبل از اینکه استاد ازمون بخواد عکس های که گرفتیم رو نشان بدیم کارم رو تموم نمیکردم برام بد میشد
شروع کردم به گشتن پارک تا شاید کسی رو پیدا کنم .
بعد چند دقیقا پیدا کردم
مغزم : خیلی جذابه لعنتی خیلی هاتههه
واقعا جذاب بود
شروع کردم عکس گرفتن ازش و شت فهمید دارم ازش عکس میگیرم
( ویو کوک )
متوجه شدم یک دختر نسبتاً قد کوتاه و چشم رنگی با دوربینش داشت ازم عکس میگرفت
بخاطره شغلم نباید ازم عکس میگرفت
با عصبانیت ظاهری گفتم :داری چیکار میکنی ؟
_ ب.ب.بخشید م.من
×بهت یاد ندادن از بقیه اجازه بگیری ؟
_ من من معذرت میخوام
× همین الان عکس های که ازم گرفتی رو پاک کن زود
_ ن.نه نمیشه من برا..
گوشیم زنگ خورد و بدون گوش دادن به دختره که نمیدونستم کی ازش دور شدم
( پارت دوم )
× بله ؟
÷ سلام جناب جونگ کوک
× چی میخوای ؟( با عصبانت )
÷ میخواستم ببینمت
× ولی من نمیخوام عوضی مثل تو رو ببینم
÷ فکر کنم مامانت نمیدونه پسرش چه کارهای کرده نه
جوری این حرف رو زد که صدایی پوزخندش اومد
× به تو ربطی نداره
÷( با حالتی تمسخرآمیز ) آروم باش کوک
× میدونی چی دیگه بهم زنگ نزن اگه میخوای بکشمت بهتره بهم زنگ بزنی
÷ آروم باش بهت وقت میدم فکر کنی تا فردا بهت وقت میدم جناب جونگ کوک
× هییی عوضی
گوشی رو قطع کرد
اون عوضی دست گذاشته بود رو نقطه ضعف من مادرم بود نمیتونم بزارم اون بره
همچیز از اون شب شروع ...
( پایان )
امیدوارم خوشتون اومده باشه و ازم حمایت کنید
۲.۹k
۲۶ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.