سناریو

#سناریو

°•○●~وقتی خیلی سرت تو گوشیه(مثل الان😂)

~ نامجون : یخورده کتاب بخون خیر سرت آیدلی مردم از تو انتظار دارن
ا.ت : چی مثلا؟
نامجون : عقل
ا.ت :

~ جین : پاشو یه دو سه بار آشپزی کن آیدل بودن بهت که آسی.ب نزده احیانا؟
ا.ت : چرا اتفاقا آسیب زده
جین :  بله قابل مشاهدست به عقلت
ا.ت :

~ شوگا : من بفهمم تو اون گوشی چی میدن دیگه آرزویی ندارم
ا.ت : هیچی نمیدن
شوگا : خوبه حالا اینو میدونی
ا.ت :

~ جیهوپ : مواظب خودت نیستی مواظب اموال من باش
ا.ت : اموال تو؟
جیهوپ : آره دیگه چشمات
ا.ت : (ایشون از شدت سنگینی جمله غش کرده😂)

~ جیمین : موچی میخواممممم
ا.ت : خب الان میگی چیکار کنم؟
جیمین : اگه از تو اون گوشی میومدی بیرون میفهمیدی منظورمو
ا.ت : (ای خاک تو سر منحر.فت کنن😂)

~ تهیونگ : هرچی میکشم از اون گوشیه
ا.ت : چی میکشی؟
تهیونگ : درد
ا.ت : (بازم ای خاک تو سر منحر.فت کنن😂)

~ جونگکوک : یخورده به بانیت توجه کن!
ا.ت : توجه توجه
جونگکوک : همون یزره عقلی هم که داشتی با گوشی از بین رفت!
ا.ت :
دیدگاه ها (۳)

#سناریو°•○●~وقتی میرین شهربازی و تونل وح.شت سوار میشین~ نامج...

#سناریو°•○●~وقتی بیدلیل گریه میکنی~ نامجون : برات شعر میخونه...

تهکوک🥰سوال این پست:چند سالته؟خودم:۱۳#کیم_تهیونگ #تهیونگ #جون...

سوال این پست:اهل کجایی؟خودم مازندران

پارت ۴ فیک مرز خون و عشق

love Between the Tides³⁰چند دقیقه بعد تهیونگ به سرعت رفتم سم...

پارت ۱۴ فیک مرز خون و عشق

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط