اما از طرفی زمان کیخسرو مرتبط با دورهای است که اشخاص و پ
اما از طرفی زمان کیخسرو مرتبط با دورهای است که اشخاص و پادشاهان روی کار بودند. کیانیان شاهنامه، بیشترین آمیختگی را با مادها و هخامنشیان دارند. تغییر و تحولاتی که در پی آمدن کوروش رخ داد را میتوان با تحولاتی که با آمدن کیخسرو در دوره کیانیان شاهنامه بوجود آمد مقایسه کرد.
اگر شاهنامه را با روایات تاریخی بسنجیم، ممکن است چنین هماهنگیهایی در دورههای دیگر هم یافت شود. همانطور که به نظر میرسد، داریوش با داراب آمیختگیهایی دارد.
دلایل گوناگونی برای بوجود آمدن این آمیختگیها میتوان شمرد اما یک نکته مهم وجود دارد و آنکه در زمان سلوکیان رویکرد مثبتی از جانب فرمانروایان سلوکی به هخامنشیان نبوده است و این رویکرد شاید باعث سخت گیریهایی درباره سخن گفتن از هخامنشیان شده است، از این رو حافظه جمعی که یاد و خاطره هخامنشیان را در دل خود جای داده بود و احتمالا مردمان نواحی گوناگون ایران خواستار ماندگاری یاد آنها بودند، خاطرات مادها و هخامنشیان را به صورت آمیخته در حافظه جمعی نگاه داشت و رفته رفته داستانها و روایات اسطورهای-تاریخی بوجود آمدند.
این موارد نشان میدهد که حافظه جمعی ایرانیان، با گذشت این همه سال و با وجود آن حملات بزرگ، یاد و خاطره شکوه پیشین سرزمینشان را در یادها به صورت اسطورهای نگاه داشتند و فردوسی با شاهکار به یادماندنی خود یعنی شاهنامه، این یادگارها را ماندگار کرده است. کارکرد مهمی که این اسطورهها ایفا کردند، حفظ بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و تمدن ایرانیان بوده است.
عکس #سرخ دم لکی اطراف کوهدشت لرستان
اگر شاهنامه را با روایات تاریخی بسنجیم، ممکن است چنین هماهنگیهایی در دورههای دیگر هم یافت شود. همانطور که به نظر میرسد، داریوش با داراب آمیختگیهایی دارد.
دلایل گوناگونی برای بوجود آمدن این آمیختگیها میتوان شمرد اما یک نکته مهم وجود دارد و آنکه در زمان سلوکیان رویکرد مثبتی از جانب فرمانروایان سلوکی به هخامنشیان نبوده است و این رویکرد شاید باعث سخت گیریهایی درباره سخن گفتن از هخامنشیان شده است، از این رو حافظه جمعی که یاد و خاطره هخامنشیان را در دل خود جای داده بود و احتمالا مردمان نواحی گوناگون ایران خواستار ماندگاری یاد آنها بودند، خاطرات مادها و هخامنشیان را به صورت آمیخته در حافظه جمعی نگاه داشت و رفته رفته داستانها و روایات اسطورهای-تاریخی بوجود آمدند.
این موارد نشان میدهد که حافظه جمعی ایرانیان، با گذشت این همه سال و با وجود آن حملات بزرگ، یاد و خاطره شکوه پیشین سرزمینشان را در یادها به صورت اسطورهای نگاه داشتند و فردوسی با شاهکار به یادماندنی خود یعنی شاهنامه، این یادگارها را ماندگار کرده است. کارکرد مهمی که این اسطورهها ایفا کردند، حفظ بسیاری از دستاوردهای فرهنگی و تمدن ایرانیان بوده است.
عکس #سرخ دم لکی اطراف کوهدشت لرستان
- ۱.۰k
- ۲۵ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط