اشتباهخوبمن

#اشتباه_خوب_من
#پارت_۵۶

خواستم اعتراض کنم که روم خیمه زد و لباسمو تو تنم جر داد

ههههه بلندی کشیدم

_عماد چیکار کردی لباسمو تازه خریده بودم

_متاسفم عزیزم تا وقتی با من تو رابطه باشی لباسی واست نمیمونه

_عماد واقعا حسش نیست

_دیارا قصد دارم ۵ راند رو داشته باشیم

_چیشدهههههه؟؟؟؟؟
من تا اون وقت میمیرم


_نه نه هیچیت نمیشه
اینم تاوان رابطه داشتن با من


تا خواستم حرفی بزنم خودشو با شدت داخلم کرد که صدای فنر تخت دراومد
انقدر ضربه محکم بود که کمرم محکم و با شتاب بالا و پایین شد و نفسم یه لحظه قطع شد

حتی فنر تخت هم معترضه از این که انقدر سخته بهم بگیره

________________________
بعد از دقیقا به حرف خودش پنج بار استراحت کردن و ادامه دادن از خستگی نا حرف زدن نداشتم فقط تند تند نفس نفس میزدم و همه جا بدنم کبود شده بود و لبم خونریزی داشت و کل تخت خونی شده بود و زیر شکمم خیلی درد داد که از دردش اخمام توهم بود

عماد با کیسه اب گرم و چند تا ملحفه تو دستش اومد تو اتاق

_دیارام پاشو برو داخل حموم تا بیام

_عماد درد دارم

_میدونم عزیزم برو تا ملحفه ها رو عوض کنم و کیسه اب گرم هم از حموم اومدی میزارم رو شکمت تا خوب بشه دل دردت

کاری که گفت رو کردم و رفتم تو وان حموم

بعد از اومدن عماد و زیر شکمم رو ماساژ دادن از خستگی تو حموم تو بغلش خوابم برد

وقتی بیدار شدم رو تخت کنار عماد که لخت بودم خوابیده بودم و کیسه اب گرم هم رو شکمم بود

ملحفه ها هم عوض شده بود

_واقعا تو عمرم فکر همچین رابطه سختی رو هم نمیکردم از دل درد به خودم پیچیدم ولی بازم گرفتم خوابیدم


صبح با دل درد از خواب بیدار شدم
عجیب بود هنوزم دل درد داشتم
یعنی این طبیعی بود؟

به ساعت نگاه کردم
اوهاااا
ساعت ۱۲ ظهر بود

دیشب تا ساعت ۴ مشغول بودیم و دیر خوابیدیم

اروم عماد رو بیدار کردم

_عماد عماد

_جانم

_عماد نرفتم خونمون الان جواب مامان بابام رو چی بدم تازه خیلی هم درد دارم

_مشکل اول حل میشه ولی مشکل دوم یکم عجیبه
چرا هنوز درد داری؟
طبیعتا باید الان دردت تموم میشد


_عماد نکنه چیزی باشه؟

_چی باشه ؟

_نمیدونم

_پاشو ببرمت دکتر

_نه نه

_پاشو دیارا نگران شدم

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۵ تا
دیدگاه ها (۹)

#اشتباه_خوب_من#پارت_۵۷بعد از رفتن به دکتر و یه عالمه آزمایش ...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۵۸ شوک بهم وارد شد و یهو از رو صندلی افت...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۵۵_چیییی گفتییییی؟چشمام ۴ تا شد _گفتم پی...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۵۴کم کم داشتم از اومدن عماد ناامید میشدم...

فیک کوک دختر کوچولوی من پارت ۲۳

عشق ممنوع

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط