روزهای رفته ی سال را ورق میزنم چه خاطراتی که زنده نم

‍ روزهای رفته ی سال را ورق میزنم... چه خاطراتی که زنده نمیشوند،
چه روزهاکه دلم میخواست
تا ابد تمام نشوند،
و چه روزهاکه هر ثانیه اش
یک سال زمان میبرد،

چه فکرها که آرامم کرد
و چه فکرها که روحم را
ذره ذره فرسود،

چه لبخندها که بی اختیار
برلبانم نقش بست
و چه اشک هاکه بی اراده
از چشمانم سرازیر شد!

چه آدم هاکه دلم را گرم کردند
چه چیزها که فکرش را هم
نمیکردم و شد
و چه چیزها که فکرم را
پر کرد و نشد!

چه آدم هاکه شناختم و
چه آدم ها که فهمیدم
هیچگاه نمیشناختمشان!
و چه....... و سهم یک سال دیگر هم
یادش بخیر میشود،
کاش ارمغان روزهایی که گذشت
آرامشی باشد از جنس خـــــــدا
آرامشـــی که هیچگاه تمام نشود.... 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 💕 😙 😙 😙 😙 😙 😙 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺 🌺
دیدگاه ها (۱)

ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ...

دست بر زلف زدم شب بودچشمش مست خواب برقع از رویش گشودم تا درآ...

این دل اگر کم است بگو سر بیاورمیا امر کن ، یک دل دیگر بیاورم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط