حال من بد بود و کس باور نداشت

حال من بد بود و کس باور نداشت
قصه‌ی ویرانی ما اول و آخر نداشت

هر کسی با یک طریق و یک روش حالم گرفت
بس که دل دیوار و در ، پیکر نداشت



‎‌‌‌‌
دیدگاه ها (۷)

این عادلانه نیست،گاهی در شعرهام مجبورمزیبایی ِ تو رادر آغوش ...

. چه گنه کردم و دیدی؟ که تعلّق ببـری...

صبح یعنی دوستی با دانه هادست دادن با همه پروانه هاصبح یعنی آ...

گفتمش سلطان قلبمتو کجا اینجا کجامنطق وعشق و خراباتبوده اند ا...

منم و دفتر شعری که پر از اسرار استشرح دلتنگی و دیوانگی ام بس...

خدایا😭😭😭😭خودت از حال الان من خبر داری خدا حال مهشید رو خوب ک...

سلومچگونه اید؟بچه ها یادتونه چن روز پیش گفتم میخوام با یکی د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط