همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی

همه هست آرزویم که ببینم از تو رویی
چه زیان توراکه من هم برسم به آرزویی

به کسی جمال خود را ننموده ای و بینم
همه جا به هر زبانی بود از تو گفتگویی

به ره توبس که نالم زغم تو بس که مویم
شده ام ز ناله نالی شده ام ز مویه مویی

همه خوشدل آنکه، مطرب بزند به تار چنگی
من ازاین خوشم که چنگی بزنم به تار مویی

چه شود که راه یابد سوی آب تشنه کامی
چه شود که کام جوید ز لب تو کام جویی

شود اینکه ازترحم دمی ای سحاب رحمت
من خشک لب هم آخر ز تو تر کنم گلویی

بشکست اگردل من به فدای چشم مستت
سر خم می سلامت شکند اگر سبویی

همه موسم تفرج، به چمن روند و صحرا
توقدم به چشم من نه بنشین کنار جویی

نه به باغ ره دهندم که گلی بکام بویم
نه دماغ اینکه از گل شنوم به کام بویی

ز چه شیخ پاکدامن سوی مسجدم نخواند
رخ شیخ و سجده گاهی، سر ما و خاک کویی

بنموده تیر روزم ستم سیاه چشمی
بنموده مو سپیدم صنم سپیده رویی

نظری به سوی رضوان من دردمندمسکین
که بجز درت امیدش نبود به هیچ سویی
دیدگاه ها (۱)

اگر توانِ ماندنت نیست ڪسی را در آغوش نگیر #ڪه_سڪوت...

اگر زنی را دوست داری...اگر زنی را دوست داری قبل از اینکه دیر...

﷽‌#آقای‌من🍁همه هست آرزويم كه ببينم از تو رويیچه زيان تو را ك...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط