میان خاک سر از آسمان در آوردیم

میان خاک سر از آسمان در آوردیم
چقدر قمری بی آشیان در آوردیم

وجب وجب تن این خاک مرده را کندیم
چقدر خاطره ی نیمه جان در آوردیم

چقدر چفیه و پوتین و مهر و انگشتر
چقدر آینه و شمعدان در آوردیم

لبان سوخته ات را شبانه از دل خاک
درست موسم خرما پزان در آوردیم

به زیر خاک به خاکستری رضا بودیم
عجیب بود که آتشفشان در آوردیم

به حیرتیم که ای خاک پیر با برکت
چقدر از دل سنگت جوان در آوردیم

چقدر خیره به دنبال ارغوان گشتیم
زخاک تیره ولی استخوان در آوردیم

شما حماسه سرودید و ما به نام شما
فقط ترانه سرودیم - نان در آوردیم

برای این که بگوییم با شما بودیم
چقدر از خودمان داستان در آوردیم

به بازی اش نگرفتند و ما چه بازی ها
برای این سر بی خانمان در آوردیم

و آب های جهان تا از آسیاب افتاد
قلم به دست شدیم و زبان در آوردیم
دیدگاه ها (۱)

🌺 •••🔘 •❁[﷽]❁•🔘 •••🌺

📣 مراسم سالگرد فرمانده دلاور تیپ انصار الرضا (ع) سردار شهید...

شهید بسیجی #نادر_نوری ▪ ️نام پدر : میران📆 تاریخ تولد : ۱ مرد...

♦ ️اگر فردای روز عاشورا روزنامه ای منتشر می شد ، چه تیترهایی...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط