زندگی در سئول p

زندگی در سئول p31


کوک: مرتیکه ی کثافت انگشت کوچیکت به ات بخوره انگشتاتو قطع میکنم
ات: کوک؟
جیهون: به به سلام جناب...از این طرفا
کوک: خفه شو جیهون..کی به تو اجازه داده بخوای این غلط اضافه رو بکنی ؟ ( عصبانی...داد)
لایلا: اوپا واقعا داری از اون دفاع میکنی ؟؟
کوک: به تو ربطی ندارههه...ات پاشو بیا پیش من
ات: ( سریع پاشد و رفت پشت کوک)
جیهون: هی میخواستم حال کنما
کوک: تو گوه میخوری مرتیکههه ( رفت سمت جیهون و یقه اش رو گرفت)
ات: کوک درگیر نشو ( نگرانی و ترس)
کوک: نه وایسا باید بهش حالی کنم که دوباره نخواد از این غلطا بکنه
جیهون: هه ترسیدم مامانی...بزار بهت بگم...من اگه بخوام با کسی خوش بگذرونم هیچی نمیتونه مانع بشه
کوک: که اینطور...میدونی من چجوری خوش میگذرونم ؟
جیهون: مشتاقم که بدونم
کوک: باشه خودت خواستی ( یه مشت محکم زد تو دهن جیهون )
ات: کوکککک نههه
کیونگ می: جونگ کوک نکننن ( داشت با لایلا جیغ میکشید)
کوک: ( پشت سر هم مشت میزد) که میخوای خوشبگذرونی اره ؟ خوشبگذرون
ات: جونگ کوک خواهش میکنم بیا اینور ولش کن
کوک: ادب شدی ؟؟
جیهون: خفه شو ( یه مشت زد تو صورت کوک که باعث شد که کمی عقب بره اما تعادلش رو بدست اورد)
کوک: منو میزنی ؟؟ عه پس هنوز باید مشت بخوری ( دوباره شروع به زدنش کرد)
ات: کوک خواهش میکنم نکن...بیا اینوررر ( سعی کرد کوک رو از جیهون دور کنه) جونگ کوک مگه با تو نیستممم
کوک: ( انگار کسی رو نمیدید و همین جوری به کارش ادامه میداد)
لایلا: ات به جونگ کوک بگو تموم کنههه
ات: جونگ کوککککک

( در همین حال یهو مدیر مدرسه اومد)

مدیر: شما دارید اینجا چه غلطی میکنین ؟؟؟


.....
دیدگاه ها (۰)

زندگی در سئولp32( نیم ساعت گذشته بود و اینا تو دفتر مدیر بود...

happy birthday princess🩷🍀...From your number one girl💜

زندگی در سئولp30؟ : پس موش کثیف ایرانی که اومده به کالج ما ت...

زندگی در سئول p29جیمین: سلام بچها همگی: سلاممم نامجون: بچها ...

playmate_p45

سناریو [درخواستی]وقتی دختر ۱۴ سالتون رو با دوست پسرش میبینین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط