.
.
.
نمیدانم کجا بودم
ابتدای قصّه بود یا نقطهٔ نون پایان را میگذاشتم
نمیدانم در اواسط خانهٔ اجدادیمان بودم یا پشت در پنتهاوس الهیه
شاید در کوچه پسکوچه های آتن یا که پُشت دُم سنگفرش ها رو می شمردم
همیشه چیزی از تو ذهنم را درگیر می کرد
و از من یک حواس پرت دست و پا چُلُفتی می ساخت
و شاید این تنها دلیلی بود برای نوشتن از چیزهایی که دور از تو مرا به مرز نیست می کشید
#ارمیاچناری
#تصویرزمینه
.
نمیدانم کجا بودم
ابتدای قصّه بود یا نقطهٔ نون پایان را میگذاشتم
نمیدانم در اواسط خانهٔ اجدادیمان بودم یا پشت در پنتهاوس الهیه
شاید در کوچه پسکوچه های آتن یا که پُشت دُم سنگفرش ها رو می شمردم
همیشه چیزی از تو ذهنم را درگیر می کرد
و از من یک حواس پرت دست و پا چُلُفتی می ساخت
و شاید این تنها دلیلی بود برای نوشتن از چیزهایی که دور از تو مرا به مرز نیست می کشید
#ارمیاچناری
#تصویرزمینه
۵۹۱
۲۱ دی ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.