من نیستم مانند تو مثل خودم هم نیستم

من نیستم مانند تو، مثل خودم هم نیستم

 تو زخمی صدها غمی، من زخمی غم نیستم

با یادگاری از تبر، از سمت جنگل آمدی گفتم

چه آمد بر سرت؟ گفتی که مَحرم نیستم

مجذوب پروازم ولی، دستم به جایی بند نیست

حالا قضاوت کن خودت، من بی‌گناهم! نیستم

با یک تلنگر می‌شود، از هم فروپاشی مرا

نگذار سر بر شانه‌ام، آن‌قدر محکم نیستم

خواندی غزل‌های مرا، گفتی که خیلی عاشقم

اما نمی‌دانم خودم، هم عاشقم هم نیستم

 

# عاشقانه ...
دیدگاه ها (۱)

خبر به دورترین نقطه جهان برسدنخواست او به من خسته بیگمان برس...

نروید آی! به چشمان شما محتاجمتک و تنها نگذارید مرا محتاجم اگ...

صدای پچ پچ غم … خواب من به هم خورده استدو ساعت است که اعصاب ...

فضای خانه که از خنده های ما گرم استچه عاشقانه نفس می کشم ! ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط