تک پارتی چان (وقتی میری تو کمپانی پیشش و تو اتاق تنهاست)
تک پارتی چان (وقتی میری تو کمپانی پیشش و تو اتاق تنهاست)
ساعت ۸ بود دیگه بد جور دلت واسش تنگ شده بود داشتی روانی می شدی.آماده شدی و بدون اینکه به چان زنگ بزنی رفتی کمپانی
بهش زنگ زدی چون داشت آهنگ می نوشت جواب نداد توی راهرو فیلیکس و دیدی باهاش سلام کردی ازش پرسیدی چان کجاست اونم گفت توی اتاق آهنگهو رفتی طرف اتاق در زدی در و باز کردی سریع پریدی بغل چان و لبشو بوسیدی
چان:اوه بیبی گرل اینجا چیکار می کنی؟!
ا.ت:دلم واست خیلی تنگ شده بود چانی
چان:اوخی
چان:کیوتی من ولی الان یکم دیره
ا.ت:خب دیگه نتونستم تحمل کنم
چان:باشه پس بزار کارام تموم شه باهم بریم خونه
بغلش کردی و اونم پیشونیتو بوسید.تو از اتاق رفتی بیرون پیش اعضا تا کار چان تموم شه و وقتی کارش تموم میشه اسرار می کنی برین پیشه اعضا اون قبول می کنه میرین با اعضا شام میخورین و خوش می گذرونین.
پایان
ساعت ۸ بود دیگه بد جور دلت واسش تنگ شده بود داشتی روانی می شدی.آماده شدی و بدون اینکه به چان زنگ بزنی رفتی کمپانی
بهش زنگ زدی چون داشت آهنگ می نوشت جواب نداد توی راهرو فیلیکس و دیدی باهاش سلام کردی ازش پرسیدی چان کجاست اونم گفت توی اتاق آهنگهو رفتی طرف اتاق در زدی در و باز کردی سریع پریدی بغل چان و لبشو بوسیدی
چان:اوه بیبی گرل اینجا چیکار می کنی؟!
ا.ت:دلم واست خیلی تنگ شده بود چانی
چان:اوخی
چان:کیوتی من ولی الان یکم دیره
ا.ت:خب دیگه نتونستم تحمل کنم
چان:باشه پس بزار کارام تموم شه باهم بریم خونه
بغلش کردی و اونم پیشونیتو بوسید.تو از اتاق رفتی بیرون پیش اعضا تا کار چان تموم شه و وقتی کارش تموم میشه اسرار می کنی برین پیشه اعضا اون قبول می کنه میرین با اعضا شام میخورین و خوش می گذرونین.
پایان
۵.۱k
۱۹ مهر ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.