دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق، سلطان عشق،سلطان عشق.

دیگرانت عشق میخوانند و من سلطان عشق، سلطان عشق،سلطان عشق....
چه عاشقانه است حضور تو و چه لذت بخش است زمان با تو بودن, چه عطری دارد کلام تو! هنگامی که سخن میگویی تمام فرشتگان طوافت میکنند و از تو اسرار کلماتی را میآموزند که با شگفتی از آدم شنیده بودند.آنگاه که خداوند دوباره به فرشتگانش می فرماید:آیا نگفتم که از اسرار خلقت آدم چیزهای میدانم که شما نمیدانید

فرمودی:
"در ایام زندگی اوقاتی فرا میرسد که در معرض نسیم حیات بخش الهی قرار میگیرید و فرصت مناسبی بدست می آورید که برای آخرت خود بهره ای شآیان ببرید پس بکوشید از آن فرصتها استفاده کنید و خویشتن را در مسیر فیض الهی قرار دهید"

مولای من ! رسول رستاخیز!
نسیم عشق الهی تویی،فرصت تویی،مسیر فیض الهی تویی.

تو به آسمان میروی و تمام فرشتگان چون عاشقی به دنبالت خواهند آمد و من میمانم و
سایه های طولانی شب که نه قدرت پرواز دارم و نه بالی برای رهایی...

صدای تو ، صدای گرم تو در آسمان می پیچد که فرموده ای:

"همانا زمستان بهار مؤمنان است، تا شبهای طولانیش را با اشک در انتظار خداوند بنشینند"

می نشینم، در انتظار خداوندخواهم نشست و ساکن خانه اش خواهم شد.