رفتی و بعد تو این خانه پر از دلهره شد

رفـتـی و بـعـد تـو این خـانـه پُـر از دلهره شد

وَضعِ جِسمانیِ مَن آه ، چه بُحران زده است

#سعید_شیروانی
دیدگاه ها (۱)

درخت گفت: که این زخم ها که بر کمرم هستز نسبتی است که با دار ...

صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوستای دم صبح چه داری خبر ا...

دَردم به#جان رسید و طبیبم پدید نیستدارو فروشِ خَسته دلان را ...

خلق را#تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد #م...

پارت ششم

پارت اول موضوع : نفرین عشق سیاه از زبون شوگا: از این مدرسه ک...

اسلاید اول و دوم:بیلی دیشب در مراسم وال استریت ژورنال صحبت ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط