سلام به امروز

سلام به امروز ...
سلام به آفتاب ...
سلام به زمین ...
سلام به مردم خوب این سرزمین ...



سلام به شما دوستان خوبم
سلام به همه آنهایی که بودنشان نور امیدی ست در دل
سلام به اهل سلام

روزتون پر از عشق و امید و شادی
روزتون پر از نگاه خدا
الهی به امید تو


تازه گردید از نسیم صبحگاهی، جان من
شب، مگر بودش گذر بر منزل جانان من

بس که شد گل گل تنم از داغهای آتشین
می‌کند کار سمندر، بلبل بستان من

طفل ابجد خوان عشقم، با وجود آنکه هست
صد چو فرهاد و چو مجنون، طفل ابجد خوان من

گفتمش: از کاو کاو سینه‌ام، مقصود چیست؟
گفت: می‌ترسم که بگذارد در آن پیکان من

بس که بردم آبروی خود به سالوسی و زرق
ننگ می‌دارند اهل کفر، از ایمان من

با خیالت دوش، بزمی داشتم، راحت فزا
از برای مصلحت بود اینهمه افغان من

رفتم و پیش سگ کویت، سپردم جان و دل
ای خوش آن روزی که پیشت، جان سپارد جان من

از دل خود، دارم این محنت، نه از ابنای دهر
کاش بودی این دل سرگشته در فرمان من

چون بهائی، صدهزاران درد دارم جانگداز
صدهزاران، درد دیگر هست سرگردان من




:hibiscv
دیدگاه ها (۷)

خداوندانا....حال که منت نهادی و در بامدادی دگر بیدارمان ساخت...

به صبح بگویید که امروز قشنگ استو ز لطف خداوند هوایِ دل ما صا...

"با ارزش ترین " چیز در زندگے، "دل آدم هاست"اگر ک...

خدایا تنهایی یعنی بی تو ماندنپس به من ایمانی بده در هر حالی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط