میتپد سینهام از وحشت مرگ

می‌تپد سینه‌ام از وحشت مرگ
می‌رمد روحم از آن سایهٔ دور
می‌شکافد دلم از زهر سکوت
مانده‌ام خیره به راه
نه مرا پای گریز
نه مرا تاب نگاه
شرمگین می‌‌شوم از
وحشت بیهودهٔ خویش!!!

#فریدون_مشیری💙
دیدگاه ها (۱)

نگاه دار دلی را ، که‌ برده‌ای ؛به نگاهی ...!#فروغى_بسطامى

همیشه برآنم تا دلے را نشڪنم اما وقتے به خود نگاه مے ڪنم تڪه ...

چه بسیار حرف ها که گفته نشد نگاه شد ...🍃

#عکس_نوشته

رمـان زخم عشق تـوپـارت سوم🌚✨︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼...

صحنه پارت دهم

تورج رهنما

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط