نهاده ام به جگر داغ عشق و می ترسم



نهاده ام به جگر، داغِ عشق و می ترسم


جِگر نَمانَد و این داغ بَر جِگر مانَد!


#طالب_آملی
دیدگاه ها (۱)

خشت بر خشت زوایای جهان گردیدممنزلی امن‌تر از گوشه‌ی تنهایی ن...

آهو ز تو آموخت هنگام دویدنرم کردن و اِستادن و واپس نگریدنپرو...

‌جای دل، آتشی از مهر تو در سینه روان،جای خون، عشق تو در جان ...

شهادت می دهد هردو چشمت که دیشب مستبودی های قدم بر دست بودی ت...

به لباس سبزی افتخار میکنم که هیچگاه سبز نماند این لباس سالها...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط