یا ویلتنا مال هذا الکتاب لا یغادر صغیره
یا ویلتنا مال هذا الکتاب لا یغادر صغیره
و لا کبیره الا احصیها و وجدوا ما عملوا حاضرا
(کهف/49)
ماها فراموش می کنیم اما او تمام ریز و درشت را ثبت کرده
لذا در روایت دارد اصحاب با پیامبر اکرم(ص) در بیابانی بیتوته کردند
حضرت فرمود شرایط اسکان را فراهم کنید از جمله هیزم جمع کنید
گفتند این بیابان مث کف دست است کدام هیزم؟ فرمود جستجو کنید
و خود مشغول کمک به ایشان شد. بعد مدتی صدها چوب
و هیزم کوچک و بزرگ جمع شد. فرمود : اعمال شما هم این گونه است.
وضع زندگی ما همین است به خودمان که می آییم می بینیم سالی صد مورد غیبت و 80 مورد تهمت و 90 مورد سوءظن و 100 مورد تجسس و هزار مورد دروغ و صدها مورد دیگر، در اعمال ما ثبت شده و آنجا راه فراری از آنها نیست.. درد اصلی همین است که آنجا جبران ممکن نیست. یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو أن بینها و بینه أمدا بعیدا (آل عمران/30) اعمال بد ما حتی اگر محدود باشد که نیست، مانند یک بادام تلخ حال مان را خراب خواهد کرد. لذا فرمود: حتی إذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین (زخرف/38) جبران مشکل است. مشکل، مشکل! اما چه کنیم کوچک می شماریم، خود را بخشوده می شماریم، نه طلب بخشایش صادقانه بلدیم نه گذشت کامل بلدیم، حال مان خوب نیست. عواطف مان هوائی است منطبق بر شرع نیست، هر کدام برای خودمان جهانبینی خاص خودمان را تعریف کرده ایم و لباس نازکی از اسلام غریب بر آن کشیده ایم و گاهی خودمان هم باورمان شده است. بله فکر جمع کمالاتیم اما از اصول غافل شده ایم، تند تند خود را تبرئه می کنیم ، اما نمی فهمیم نفس محاکمه و صرف احضار خودش بلای عظیم است، چیزهایی که اینجا می توانیم حل کنیم و نمی توانیم روی خودمان پا بگذاریم.. النار و لا العار.. نمی توانیم.. نمی توانیم.. اکثریت هم که فکر قیمت پسته اند و ول معطلند.
و لا کبیره الا احصیها و وجدوا ما عملوا حاضرا
(کهف/49)
ماها فراموش می کنیم اما او تمام ریز و درشت را ثبت کرده
لذا در روایت دارد اصحاب با پیامبر اکرم(ص) در بیابانی بیتوته کردند
حضرت فرمود شرایط اسکان را فراهم کنید از جمله هیزم جمع کنید
گفتند این بیابان مث کف دست است کدام هیزم؟ فرمود جستجو کنید
و خود مشغول کمک به ایشان شد. بعد مدتی صدها چوب
و هیزم کوچک و بزرگ جمع شد. فرمود : اعمال شما هم این گونه است.
وضع زندگی ما همین است به خودمان که می آییم می بینیم سالی صد مورد غیبت و 80 مورد تهمت و 90 مورد سوءظن و 100 مورد تجسس و هزار مورد دروغ و صدها مورد دیگر، در اعمال ما ثبت شده و آنجا راه فراری از آنها نیست.. درد اصلی همین است که آنجا جبران ممکن نیست. یوم تجد کل نفس ما عملت من خیر محضرا و ما عملت من سوء تود لو أن بینها و بینه أمدا بعیدا (آل عمران/30) اعمال بد ما حتی اگر محدود باشد که نیست، مانند یک بادام تلخ حال مان را خراب خواهد کرد. لذا فرمود: حتی إذا جاءنا قال یا لیت بینی و بینک بعد المشرقین فبئس القرین (زخرف/38) جبران مشکل است. مشکل، مشکل! اما چه کنیم کوچک می شماریم، خود را بخشوده می شماریم، نه طلب بخشایش صادقانه بلدیم نه گذشت کامل بلدیم، حال مان خوب نیست. عواطف مان هوائی است منطبق بر شرع نیست، هر کدام برای خودمان جهانبینی خاص خودمان را تعریف کرده ایم و لباس نازکی از اسلام غریب بر آن کشیده ایم و گاهی خودمان هم باورمان شده است. بله فکر جمع کمالاتیم اما از اصول غافل شده ایم، تند تند خود را تبرئه می کنیم ، اما نمی فهمیم نفس محاکمه و صرف احضار خودش بلای عظیم است، چیزهایی که اینجا می توانیم حل کنیم و نمی توانیم روی خودمان پا بگذاریم.. النار و لا العار.. نمی توانیم.. نمی توانیم.. اکثریت هم که فکر قیمت پسته اند و ول معطلند.
۱.۶k
۰۸ فروردین ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.