میشود بر دلِ قحطی زده باران بدهی؟
میشود بر دلِ قحطی زده باران بدهی؟
به دلِ بیضربان با نفست، جان بدهی؟
میشود تا که دَمی گرمی آغوش شوی
تا به بغضِ دلِ سرمـا زده پایان بدهی؟
سرپناهم شوی وعشق بهمن هدیه کنی
بهمنِ بیسر وسامان،سر وسامان بدهی؟
میشود دست به دستِ دلِ من بسپاری
تا به بیمارِ دلـم نسخهیِ درمـان بدهی؟
میشود غنچه شوی تا که به پاییز دلم
لـذتِ نـو شـدنِ فـصـلِ بهاران بدهی؟
میشود کشتی امنی شوی و بر دلِ من
جراتِ رد شدن از غُرّشِ طوفان بدهی؟
به دلِ بیضربان با نفست، جان بدهی؟
میشود تا که دَمی گرمی آغوش شوی
تا به بغضِ دلِ سرمـا زده پایان بدهی؟
سرپناهم شوی وعشق بهمن هدیه کنی
بهمنِ بیسر وسامان،سر وسامان بدهی؟
میشود دست به دستِ دلِ من بسپاری
تا به بیمارِ دلـم نسخهیِ درمـان بدهی؟
میشود غنچه شوی تا که به پاییز دلم
لـذتِ نـو شـدنِ فـصـلِ بهاران بدهی؟
میشود کشتی امنی شوی و بر دلِ من
جراتِ رد شدن از غُرّشِ طوفان بدهی؟
۶۹۵
۱۹ اسفند ۱۴۰۰
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.