داستانی زیبا از امام زمان عج و توجه آقا به ممنین دا

داستانی زیبا از امام زمان عج و توجه آقا به مؤمنین.... (داستانی بسیار امیدوار کننده) دوستان اطمینان خاطر داشته باشن که حضرت مهدی عج در همه ی حالات از احوال مؤمنین آگاه هستند و نظر لطف به محبین خودشون دارند....


مرحوم شیخ صدوق، طوسی، راوندی و برخی دیگر به نقل از شخصی به نام أبومحمّد فرزند وجناء حکایت نمایند:
روزی در کنار کعبه الهی زیر ناودان طلا در مقابل عظمت خداوند متعال سر به سجده نهاده و مشغول دعا و گریه و زاری بودم، ناگهان متوجّه شدم شخصی مرا تکان داد و سپس اظهار داشت: ای حسن بن وجناء! بلند شو.
وقتی بلند شدم، دیدم یک جاریه ای بسیار لاغر و ضعیف که قریب چهل سال داشت، نزد من ایستاده و گفت: همراه من بیا.
پس دنبال او به راه افتادم تا آن که وارد خانه حضرت خدیجه کبری علیها السلام شدیم و جاریه از پلّه هائی که به طبقه بالا راه داشت بالا رفت؛ و من متحیّر و سرگردان ایستادم.
ناگهان صدائی را شنیدم که فرمود: ای حسن! بالا بیا.
سپس من نیز از پلّه ها بالا رفتم و حضرت صاحب الزّمان صلوات اللّه علیه را دیدم که داخل اتاق نشسته است، موقعی که وارد بر حضرت شدم سلام کردم، مرا مخاطب قرار داد و فرمود:
ای حسن! آیا فکر می کنی از دید من مخفی و پنهان هستی؟
نه چنین نیست، به خدا قسم! من در تمام اعمال و مناسک حجّ همراه تو بوده ام.
بعد از آن تمام جاهائی را که من رفته بودم و اعمالی را که انجام داده بودم با تمام خصوصیّات و جزئیات بیان و معرّفی نمود و من بسیار حیرت زده شدم و از خود بی قرار گشتم و بی هوش روی زمین افتادم؛ و پس از لحظه ای حالم بهتر شد و احساس کردم دستی به من خورد و مرا حرکت می دهد.
هنگامی که برخاستم و نشستم فرمود:
زمانی که به شهر مدینه وارد شدی، قصد اقامت کن و محلّ سکونت خود را منزل حضرت ابو عبداللّه، جعفر بن محمد الصّادق علیه السلام قرار بده؛ و از جهت لوازم خوراکی و آشامیدنی ناراحت نباش، همچنین فکر لباس نکن، انشاءاللّه همه آن ها مرتّب خواهد بود.
بعد از آن دفتری را که در آن دعای فرج و نیز دعای صلوات بر حضرت بود، تحویل من داد و فرمود: برای فرج و ظهور من این دعا را بخوان و برای من درود و صلوات فرست.
سپس افزود: مواظب باش این دفتر را در اختیار هرکس قرار ندهی مگر آن که از دوستان و علاقه مندان به ما اهل بیت رسالت باشد، خداوند متعال تو را موفّق گرداند.
عرضه داشتم: ای مولا و سرورم! آیا بار دیگر موفّق به دیدار شما خواهم شد؟
فرمود: اگر خداوند متعال بخواهد.
حسن وجناء گوید: پس چون مناسک حجّ را انجام دادم، طبق فرمایش حضرت عازم مدینه منوّره گشتم و پس از قصد اقامت، در منزل امام صادق علیه السلام وارد شده و ساکن شدم.
و طبق وعده حضرت ولیّ عصر امام زمان عجّل اللّه تعالی فرجه الشّریف، هر روز به طور مرتّب مقداری غذا و نان و آب برایم آورده می شد، همچنین لباس مورد نیاز جهت هر فصلی برایم فراهم می گردید، بدون آن که در این مورد تلاشی داشته باشم....

منابع:
إکمال الدّین شیخ صدوق: ص 443، ح 17، خرائج راوندی: ج 2، ص 961، الثّاقب فی المناقب: ص 612، ح 6، إثبات الهداة: ح 3، ص 670، ح 38، بحار: ج 52، ص 31، ح 27.



پیج مسیر ملکوت

http://line.me/ti/p/%40zco6647c
#داستان_های_مذهبی
دیدگاه ها (۱)

آیا تعهدات 1+5 و غرب به ایران اجرا شده؟دقیقاً یک روز پس از ا...

بسم الله الرحمن الرحیم خطبه 130: هجری وقتی...

به گزارش مصاف، در پی مشاهده شعارهای گروهک تروریستی« داعش»، پ...

به گزارش مصاف، یک منبع اطلاعاتی پلیس عراق، روز یکشنبه گفت در...

درسنامه مهدویت ادامه اشتراکات روایات مهدوی میان اهل سنت و #ت...

درسنامه مهدویت ادامه اشتراکات روایات مهدوی میان اهل سنت و #ت...

درسنامه مهدویت سفیانی یکی دیگر از نشانه‌های ظهور مهدی موعود،...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط