تو را در آغوش گرفتم

تو را در آغوش گرفتم
آنقدر محکم ڬ صدای
ضربان قلب هایمان یکی شد ( :

آنگاه خدا
از اشک هایِ تو باران درست کرد
از چشم های من آفتاب !
‹ما حادثه زیبایی شدیم
ڭ در یک روز معمولی‌اتفاق افتاد ؛🍂!'🏷›

#آنِ‌من
دیدگاه ها (۰)

:) مثلا شنبھ بیایی ، دلِ جمعھ بسوزد .#دوریات

خاطرھ ؟ یك سکوت غیر منتظرھ میانِ خنده‌هایـے بلند .#گفت‌نیا

‏چند سالتون بود که فهمیدیداگه قبل از خواب هزار بار اسم یه چی...

در من ترانه‌ای نبود ، تو خواندی در من آینه‌ای نبود ، تو دیدی...

سرزمینی که...هردویمان را در آغوش کشیدطرحی انداخت به وسعت یک ...

game of love and hate(part 23)

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط