هر دم گلایه کرده ام از تو برای تو

هر دم گلایه کرده ام از تو برای تو
بگذشتم از تمام خودم من فدای تو

عمری گذشت و من نگذشتم از آنچه که
رفته است و هرآنچه نشسته به پای تو

حالا نشسته آینه ای روبروی من
غرق غم است و غصه گرفته عزای تو

تو برده ای از این همه آیه جوانی ام
من گفته ام برای همه از وفای تو

اندوه واژه های غزل بینهایت است
مانده است آسمان غزل در هوای تو

ماندم چگونه با دل تنگم بخوانمت
در پاسخ از وفای تو گنگم جزای تو

غیر از غریبه ها خبر از عاشقت بگیر
من که جز غریبه نبودم برای تو
دیدگاه ها (۶)

دلتنگم و با هیچکسم میل سخن نیستکس در همه آفاق به دلتنگی من ن...

این روزها ضمیمه شدم با هوای توالهام می شود همه ی شعرم برای ت...

چشمم یهویی الان ؛چطوره؟

طراحی کارخودمه؛چطوره؟

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط